در این یادداشت ابتدا نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات را بر زندگی زنان مرور میکنیم، سپس به ویژگیهای زنانه و ماهیت فناوری اطلاعات اشاره میکنیم و در نهایت پیوند جالب توجهی را که میان این دو دیده میشود و اثر مثبت آن روی جوامع، از دیدگاه فردی و نه دیدگاه پژوهشی، طرح میکنیم.
فناوری در خدمت زندگی
پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات در صد سال اخیر آنقدر چشمگیر و وسیع و بنیانافکن بوده که وقتی از آن برای کسانی که در دل این پیشرفت به دنیا آمدهاند (یعنی همه کسانی که امروز زندهاند) صحبت میکنیم، خواننده با تردید انتظار سخنی نو دارد. به هر حال حرف از مقایسه دنیای پیش از مخابرات، کامپیوتر، نرمافزار، اینترنت، گوشی هوشمند، رسانههای دیجیتال و… است، با دنیای امروز که با تشنگی عجیبی در حال کاوش ممکنها و ناممکنهای هوش مصنوعی، واقعیت مجازی و مرزهای حیات است و هل مِن مزید میطلبد. با این حال میخواهیم لحظهای درنگ کنیم، آنچه را دارد بر ما میگذرد، از بیرون چارچوب نگاه کنیم و بر خلاف آنچه از عنوان این یادداشت به نظر میرسد، این «ما» فقط محدود به زنان نیست.
بهرهای که زنان به طور خاص از پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات در صد سال اخیر بردهاند، تحول فضای اشتغال، ارتباط و حضور، آگاهی و نقشآفرینی، صدای بلندتر و بسیاری موارد دیگر بوده است. فرصتهای شغلی در زندگی شهری، تا پیش از این دوره عمدتاً مردانه بوده است، هم در مهارتهای مورد نیاز و هم در شبکه ارتباطی بین افراد، بین کسبوکارها و بین شهرهای مختلف. زندگی روستایی را از این بحث جدا میکنیم زیرا ماهیت زنانه/ مردانهبودن مشاغل در زندگی روستایی و عشایری اساساً با زندگی شهری متفاوت است و سهم زنان در گذشته هم بیشتر از سهم آنها از مشاغل زندگی شهری بوده است. البته وقتی از فضای اشتغال مردانه صحبت میکنیم، منظور این نیست که فقط مردان به این شغلها مشغولند بلکه زنانی هم که آن کارها را انجام میدهند (که کم هم نیستند) بایستی مجهز به مهارتهای مردانه شده و در زمین بازی قدیمی، راهی برای ادامه فعالیت و نقشآفرینی پیدا کنند.
در چنین فضایی، ظهور و فراگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات موجب شکلگیری مشاغل جدیدی در تعداد زیاد شد که مجموعه مهارتهای مورد نیاز آنها دیگر متاثر از زمین بازی قدیمی نبود، بلکه بیشتر متکی به مهارتهای فکری و تمرکز، کار گروهی و تعامل موثر، نیازسنجی و کشف خواستههای افراد و در نهایت مجموعه وسیعی از مهارتهای نرم بود. در این مشاغل امکان بیشتری برای حضور زنان و نمایش توانمندیهای آنان ایجاد شده و اشتغال بیشتر به نوبه خود موجب استقلال مالی بیشتر، تعاملات اجتماعی پررنگتر، آگاهی اجتماعی و سیاسی بیشتر و تغییر شکل مناسبات درون و بیرون از خانواده شده، هرچند با روندی کند.
ارتباطات و تعاملات روزمره زندگی زنانه نیز تحت تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات، به ویژه در بیست سال اخیر متحول شده به گونهای که امکان حضور و ارتباط متنوعتر و وسیعتری در محیطهای مجازی فراهم شده است. تجربه زیسته و مشاهده محدود نگارنده حاکی از استقبال بیشتر زنان نسبت به مردان از بسیاری از فضاهای مجازی برای انجام انواع تبادلات آموزشی، امور اقتصادی خانگی و گروهی و حتی سرگرمی است. به نظر میرسد زنان از ابزارهای فناورانه به طور فعال برای حفظ ارتباط و اتصال، گردش اطلاعات، پیوند با افراد و گروههای متنوع و در نهایت رساندن صدای خود به دیگران استفاده میکنند، صدای جدیدی که بازگوکننده خواست متفاوت، تجربه متمایز و روایت دگرگونی از زندگی است که هرچند خاستگاه آن جدید نیست ولی طنین آن در فضای اجتماع و رسانهها به طور مشخصی بلندتر و واضحتر از گذشته شده است.
زندگی زنانه
ولی تغییراتی که برشمردیم، فقط زندگی زنان را دستخوش تحول نکرده بلکه تغییری فراتر در حال وقوع است، تغییری در پسِ ظواهر زندگی زنانه که همراه با خود، موجی از کیفیات و مشخصهها را به عرصه حیات فردی و جمعی ما میآورد: خاصیت «زنانگی». یا به عبارت دیگر، این فقط فناوری نبوده که بر زندگی زنانه تاثیر گذاشته و آن را پویاتر و مستقلتر کرده بلکه ماهیت تغییری که فناوری اطلاعات دارد در دنیا رقم میزند، به شکل قابل تاملی «زنانه» است.
منظور از زنانه در این ادعا چیست؟ خاصیت زنانگی فراتر از جنسیت زن و رفتار و تمایلات زنان است و اشاره به یک ویژگی سیستمی دارد که میتوان آن را در کشورها، جوامع و گروههای جمعیتی، سنی و کسبوکاری مختلف بررسی و مقایسه کرد. چارچوبهای مطالعات فرهنگی، که کارکردشان شناخت ابعاد فرهنگی جوامع است، معمولا شاخصهایی نیز برای مقایسه جوامع از بُعد تسلط مردانگی/ زنانگی پیشنهاد میکنند. از جمله این چارچوبها مدل مشهور هوفستد[1] است که معتقد است با شش بُعد اصلی میتوان ویژگیهای فرهنگی متنوع جوامع و تمایزهای آنها را درک کرد: فاصله قدرت، فردگرایی/ جمعگرایی، پرهیز از ابهام، مردانگی/ زنانگی، جهتگیری بلندمدت/ کوتاهمدت، زیادهروی/ خویشتنداری.
بعد زنانگی/ مردانگی که به صورت شاخصِ میزان مردانگی سنجیده و گزارش میشود، به میزان غلبه تفکر رقابت، موفقیت و تاکید بر دستاورد اشاره دارد. هر چه جامعه مردانهتر باشد، ارزشهای آن جامعه بیشتر حول مرکزیت کار، پول و فرصتها، قاطعیت، دستاورد و رقابت برای بهدستآوردن جایگاههای قدرت و آخرین فناوریها تعریف میشود. در جامعه مردانه نقشهای اجتماعی تفکیک شدهترند و نقشهای زیادی ویژه زنان یا ویژه مردان دانسته میشوند. از سوی دیگر، هر چه جامعه زنانهتر باشد، ارزشهای آن حول مراقبت از دیگران و همدلی، توجه به کیفیت زندگی و در نهایت هماهنگی و همبستگی میان افراد تعریف میشود. در اینجا جالب است اشاره کنیم که ایران جزو کشورهای نسبتا زنانه محسوب میشود و با نمره مردانگی ۴۳ (در مقیاس صفر تا صد) از بسیاری از کشورهای توسعهیافته اروپایی و نیز امریکا خصلت زنانگی بیشتری دارد.
حال اگر «زنانگی» را جای «زندگی زنانه» بنشانیم و بخواهیم اثرات ۱۰۰ سال توسعه و پیشرفت فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی بر روحیه و خصلت زنانگی در جامعه بشری ارزیابی کنیم، به نتایج جالب توجهی میرسیم. پژوهشگرانی که روی مدل هوفستد، سنجشهای طولی در طی چند دهه انجام دادند نیز گزارش کردند که شاخص فردگرایی در جهان در حال افزایش تدریجی و در مقابل، شاخصهای مردانگی، فاصله قدرت و نیز پرهیز از ابهام در حال کاهش عمومی است. (تاراس، استیل و کرکمن، ۲۰۱۲) به عبارت دیگر، دنیا در دهههای اخیر نسبت به گذشته زنانهتر شده و تغییری آهسته و نامحسوس در ارزشها، نگرش و شیوه مواجهه انسانها با هستی و زندگی در حال وقوع است.
فناوری اطلاعات، فناوری زنانهتر
در اینجا پا را از چارچوب پیشنهادی آقای هوفستد فراتر میگذاریم و از زاویهای دیگر به مسئله نگاه میکنیم تا پیوند قابل تاملی را که میان مفهوم زنانگی از یک طرف و ماهیت فناوری اطلاعات از طرف دیگر میبینیم، معرفی کنیم. آنچه در مفهوم زنانگی در این یادداشت برای ما مورد توجه است، از کیفیاتی همچون حساسیت به حالات و احساسات در پدیدههای اطراف، اهمیت اتصال و توان برقراری ربط و پیوند میان عناصر منفرد فراتر است و تاکید بر «خیالپروری» در مواجهه با پدیدهها را نیز دربرمیگیرد. منظور از خیالپروری، تصورات وهمآمیز نیست، بلکه نوعی مواجهه با یک پدیده است که بیننده از ظاهر پدیده فراتر میرود و در پس ویژگیهای بیرونی آن، چیز دیگری را میبیند که هنوز بالقوه است و به فعل درنیامده، اما در خیال بیننده امکان پدیدآمدن آن از دل این، نقش میبندد و دیگر تلاش بیننده بر پیداکردن و ظاهرکردن آن قوه قرار میگیرد.
اینکه چرا این خیالپروری را یک ویژگی زنانه میدانیم، در این مجال قابل طرح نیست ولی با فرضگرفتن این موضوع، میخواهیم به فناوری اطلاعات نگاهی دوباره کنیم. فناوری اطلاعات در یک سطح (سطح سختافزار) از ابداعات متنوع فیزیکی و الکترونیکی تشکیل شده که شکلگیری تحولات بعدی را امکانپذیر کردهاند، اما در سطحی دیگر (سطح نرمافزار) از زبانهای برنامهنویسی و موتورهای اجرای آن برنامهها تشکیل شده که در لایههای مختلف از پایینترین لایه نزدیک به سختافزار تا بالاترین لایه نزدیک به گفتوگوی انسانی را شامل میشود. در چنین بستر وسیع و مستعدی از نوآوری است که میلیونها نفر روزانه در حال پرورش ایدههای ریز و درشت و خلق چیزهایی هستند که پیشتر وجود نداشته یا حتی قابل تصور نبودهاند.
میتوان گفت فناوری اطلاعات نوعی از «اندیشهورزی» را ممکن کرده که فراتر از قالبها و مرزها، به انسان امکان میدهد تا از سطح ظواهر و بدیهیات فراتر رود، به پدیدههای جهان اطراف خود از زوایای مختلف نگاه کند، ساحتها و قوههای مختلف را در باطن آنها ببینید، پیوندها و ربطهایی را کشف کند که بسیاری از آنها مایه شگفتی بوده و در نهایت چیزهایی را بسازد که نه تنها زندگی را آسانتر، هوشمندتر و متصلتر کند، بلکه به خیالات بلند و عجیب بشری نیز فرصت پیدایش بدهد.
دنیای مجازی، خیالی بود در ذهن بشر که پیشرفتهای حاصلشده در فناوریهای ارتباطات و اطلاعات هر چه بیشتر امکان به واقعیت تبدیلشدن این خیال را فراهم کرد. خیالی که در آن هیچ امری در انقیاد ماده و محدودیتهای آن نباشد. جهانی که در آن بتوان مرزها و محدودیتهای زمانی و مکانی را پشت سر گذاشت. بشر با پاگذاشتن به عصر فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی به اعتبار و ارزش «خیال» پی برد. بشری که سنگینی و فرسودگی عصر صنعتی را به دوش میکشید به دورهای قدم گذاشت که میتوانست با بهپروازدرآوردن خیالات خود تمامی قیود و محدودیتها را به بازی بگیرد. فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی خصلتی زنانه را برای دورهای از حیات بشر که چهره مردانه آن پیامدهای خود را در شدیدترین شکل ممکن به نمایش گذاشته بود، به ارمغان آورد.
گفتوگوی تصویری با عزیزی در قارهای دیگر، بازدید از موزهها و سایتهای تاریخی کشوری دیگر بدون حضور در آن کشور، دسترسی به کتب و مقالات کتابخانههای معتبر جهان بدون مراجعه به آنها، تماشای فیلمها، نمایشها و کنسرتهای موسیقی بدون حضور در سالنهای اجرا، باخبری از لحظه به لحظه رویدادهای جهان در دورافتادهترین و بکرترین نقاط جهان، برخورداری از خدمات و محصولاتی مبتنی بر شناخت دقیق و کامل از خواستها و نیازهای هر فرد و حتی تغییرات بنیادین در نهادهای مدرنی همچون بانک و دولت و… همه و همه در دورهای شکل گرفت که خیال نه تنها اعتبار پیدا کرد بلکه تشویق شد.
خیالانگیزی، مهمترین مشخصه فناوریهای عصر ارتباطات و اطلاعات است. مشخصهای که امکان ظهور و پدیدارشدن سایر خصلتها را نیز فراهم کرد. خیال به برقراری پیوند و ارتباط میان پدیدههای منفک و مجزا از یکدیگر منجر شد. فناوری اطلاعات در تمامی اشکال و شئون خود با پیوندزدن و ارتباطبرقرارکردن میان اجزای منفک، باعث شکلگیری «سیستم»های جدید با ویژگیهای منحصر میشود. زدودن مرزها، تلاش برای وصلکردن و شمول تمامی عناصر و اجزای زندگی بشر در جهان مجازی روندی است که هرروز شاهد نمودها و پیشرفتهای بیشتری در آن هستیم و آن را نمودی از رویکرد و نگرش زنانه برای پیوندزدن و ارتباطدادن میشمریم که در عصر فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی مجال بروز بیشتری پیدا کرده است.
و به عنوان آخرین شاهد بر ماهیت زنانه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی در این یادداشت، میتوان به اهمیت و ارزشِ ملحوظداشتن و بهجاآوردنِ احساسات، ادراکات و حالات انسانی اشاره کرد. در روند توسعه و پیشرفت فناوریهای نوین شاهد بروز تمایلی پررنگ به شناخت انسانها در سطحی عمیقتر از اطلاعات شناسنامهای و دموگرافیک و حتی رفتاری، در جهت نقبزدن به گرایشات و احساسات و حالات بشری هستیم. یکی از نمودهای این امر، پارادایم شیفت چارچوبهای مدیریت سازمان از تمرکز بر قابلیتها و تکنیکهای مدیریت به سمت «رهبری» است که در دهههای اخیر شاهدش هستیم. در این نگرش، به جای کنترل افراد و اندازهگیری عملکرد و خروجی آنها به مثابه ماشینهای شبیه به هم، تمرکز بر انسان، انگیزههای درونی او برای انجامدادن کار، چشماندازش از آینده، معنابخشی کار در زندگی شخصی او، شیوه تعامل، اعتماد و همدلی میان اعضای تیم و توانمندسازی او برای خلق آنچه اشتیاقش را دارد است.
نمود دیگر بهادادن به حالات انسانی، در اهمیتیافتن «تجربه» در طراحی محصول، خدمت و سفر مشتری/ کاربر است. طراحان و ایدهپردازان در سالهای اخیر هر چه بیشتر به دنبال درک و شناخت عمیق احساسات، ترجیحات و جزئیات تجربه کاربر/ مشتری/ کارکنان در جنبهها و ابعاد مختلف هستند تا بتوانند نوآوری خود را مطابق با آن تنظیم کرده و به بازار ارائه کنند. زنانگی در این روند از توسعه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی نیز خود را نشان میدهد.
شاید بتوان با تأمل بیشتر این فهرست را ادامه داد و به مشخصهها و خصایص زنانه دیگری نیز در ذات فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی پی برد اما فرصت این امر در این یادداشت فراهم نیست. قصد این بود که در تلاشی مختصر رابطهای دیگرگونه، عمیق و دوجانبه میان فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و زنانگی ترسیم شود. این رابطه دوجانبه است، چراکه همانطور که اشاره شد توسعه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی زنانگی یا خصلتهایی زنانه را برای جامعه به ارمغان آورده و از سوی دیگر این گمان را به ذهن متبادر میکند که شاید این زنانگی یا همسانی پنهان ماهیت فناوری اطلاعات با نگرش زنانه بوده که بر فراگیری و رشد این فناوریها و تحول بزرگ ناشی از آن اثرگذار شده است. البته که همانطور که پیش از این نیز اشاره شد در این یادداشت تلقی جنسیتی از زنانگی مد نظر نیست بلکه منظور روحیه و خصلتهای زنانگی با مختصات و ویژگیهای خاص آن است.
منبع: ماهنامه پیوست