گفتیم حالا که داتین را محل کارمان انتخاب کردیم یک دیوار از داتین را اختصاص دهیم به خودمان. ما با همه تفاوتهای فرهنگی و اجتماعیمان، هممسیر داتین شدیم. داتین بر ما اثر گذاشت، ما نیز بر داتین اثر گذاشتیم، هرچقدر ما رشد کردیم، داتین هم رشد کرد؛ ما تغییر کردیم، داتین هم تغییر کرد. حالا ما قسمتی از داتین هستیم و داتین قسمتی از ما. در مسیری که باهم آمدیم، «اعتماد» شکل گرفت و براساس همین اعتماد «داتین بازتابی از ما» شد.