«عدالت در دسترسی به خدمات مالی مورد نیاز برای تمامی افراد جامعه» عصاره آن وضعیتی است که با فراگیری مالی در پی تحقق آن هستیم. برای آنکه وضعیت مورداشاره پایدار و نهادینه باشد نیازمند مدلهای کسبوکاری هستیم که منطق اقتصادی وضعیت فراگیری مالی را توجیه و تبیین کنند. در این یادداشت تلاش میشود رابطه میان نوآوری در مدلهای کسبوکار در صنایع مالی و بانکی با «فناوری و داده» تبیین شود.
مدلهای کسبوکاری که به پشتوانه نوآوریهایشان، میتوانند مصدری برای تحقق فراگیری مالی در کشور باشند. به نظر میرسد نوآوری در مدلهای کسبوکار زمانی رخ میدهد که مسئله بنیادین در آن کسبوکار به شیوهای دیگر، حل شود. بنابراین برای آنکه به موضوع نوآوری در مدلهای کسبوکار در صنعت بانکداری بپردازیم در گام اول باید از مسئله بنیادین در این کسبوکار پرده برداریم.
صنعت بانکداری از جهاتی یک صنعت استثنایی است. این وجه استثنایی در صنعت بانکداری از رابطه آن با اطلاعات، نشأت میگیرد. رابطهای کهنتر و فراتر از رابطه صنایع دیگر با اطلاعات و دادههای اطلاعاتی پس از طلوع عصر اطلاعات. در صنعت بانکداری از آغاز، ارزش نهایی به وساطت اطلاعات خلق شده است. اطلاعات و شناخت از ریسکها و فرصتها، اهلیتها و ظرفیتها و… است که به نقش بانکداری در چرخه اقتصاد معنا میدهد. به همین ترتیب مسئله بنیادین صنعت هم به اطلاعات و شناخت، گره خورده است.
صنعت بانکداری در طول تاریخ از سازوکارهای متنوعی برای کسب اطلاعات و درنهایت حصول شناخت بهره برده است. البته انتظار میرود با ورود به عصری که تمامی ابعاد و زمینههای فعالیت بشر، ردی اطلاعاتی از خود به جا میگذارد، بهره صنعت بانکداری نیز از رد پای بهجامانده برای کسب شناخت و خلق ارزش نهایی خود بیشتر و بیشتر شود و بهنوعی به صنعت پیشرو در زمین خلق ارزش مبتنی بر داده و اطلاعات تبدیل شود. اما به نظر میرسد برخلاف آنچه انتظار داریم، عقبه کهن صنعت و سازوکارهایی که در طول سالهای متمادی با نگرش و منطقی کمابیش مشابه به مقوله کسب اطلاعات و شناخت پرداخته، همچون رگ و پی در بدنه کسبوکار بانکداری نهادینهشده و در نتیجه این پیکر در برابر نظمی جدید و اتخاذ شیوهای دیگر برای حل مسئله بنیادین خود مقاومت میکند.
این امر محدود به کشور ما نیست و به نظر میرسد صنعت بانکداری در سراسر دنیا واکنشی تقریباً مشابه در برابر فرصتهای خلق ارزش از دادههای اطلاعاتی جدید از خود نشان داده است. اگرچه در بسیاری از کشورها به تدریج و به واسطه فعالیت بازیگرانی تازه، در نهایت صنعت بانکداری نیز پذیرای نظم نوین و شیوههای متفاوت برای حل مسئلههای بنیادین خود شده است.
حل مسئله بنیادین صنعت بانکداری درگرو نگاهکردن به مقوله «شناخت» از پشت شیشههای عینکی جدید است. عینکی که به واسطه توان فناوریهای جدید، فرصتهای باارزشی را در معرض دید صنعت بانکداری قرار میدهد. فرصتهایی همچون کاهش هزینههای عملیاتی ارزیابی ریسکهای اعتباری، شناسایی نیازهای پاسخدادهنشده و خلق جریانهای درآمدی جدید، انطباق بیشتر محصولات و خدمات با خواستهها و انتظارات مشتریان و… تمامی این فرصتها با بهرهبرداری از فناوریهای اطلاعاتی و مبتنی بر تحلیل دادهها قابل حصول خواهند بود.
فناوریهای اطلاعاتی از یکسو این قابلیت را دارند که بینشی متفاوت از دادههای اطلاعاتی متداول در صنعت بانکداری به ما ارائه دهند و از سوی دیگر این قابلیت را دارند که پای دادههای اطلاعاتی جدیدی را به صنعت بانکداری باز کنند که تاکنون مورد استناد و تحلیل بانکداران نبودهاند اما قابلیت و ظرفیت حل مسئلههای اساسی در کسبوکار بانکداری را دارند و افزون بر آن، دسترسی و تحلیل آنها با هزینههای کمتری میسر میشود.
اما به نظر میرسد بازشدن گره از وضعیت موجود و پذیرش شیوههای دیگر برای حل مسئله بنیادین یا همان نوآوری در مدلهای کسبوکار در صنعت بانکداری نیازمند تلاشی دوجانبه است. از یکسو بانکها و نهادهای قانونگذار باید به تدریج پذیرای نظم نوین باشند. از سوی دیگر شرکتهای فناوری اطلاعات در صنعت بانکداری به اتکای فهم درست مسئلههای بنیادین بانکداری، مختصات و ابعاد آن در حوزههای مختلف و قابلیتهای فناورانه خود، شیوههای نوینی را برای حل این مسئلهها پیش روی بانکها قرار دهند. شیوههای دیگری که ضمن ملحوظداشتن ملاحظات و اقتضائات صنعت بانکداری فرصتهای تازهای را برابر اهالی کسبوکار بانکداری قرار دهد.
ما در «واحد مطالعات تحول دیجیتال داتین» حول موضوع نوآوری در مدلهای کسبوکار بانکداری به اتکای فناوری و داده مطالعه کردهایم و تلاش میکنیم نتیجه مطالعات ما به ارائه شیوههایی متفاوت برای حل مسئلههای بنیادین در صنعت بانکداری منجرشده و فرصتهای تازهای را پیش روی صنعت قرار دهد.
منبع: ماهنامه پیوست