اصرار برای نگهداشتن سیستم کربنکینگ بهصورت همان هسته متمرکز که قابلیت زیادی برای تغییر و نوآوری ندارد، امکان ارائه سرویسهای جدید و ورود به بازارهای جدید را از ما میگیرد. در سیستم کربنکینگ، یک چسبندگی بین لایه سرویس و لایه زیرساخت ایجاد میشود. درحالی که اگر بهصورت کرلس عمل کنیم، وابستگی سرویس به زیرساخت کم میشود.
در بنچ مارک بانکداری جهانی در سال 2022، اين سوال را از هزار رهبر ارشد بانکی پرسیدند که «اولویت اصلی آنها برای تحول عملیاتی بانک خودشان چیست؟» در جمعبندی، 37 درصد از كل افراد پاسخگو، موضوع انتقال به یک سیستم کربنکینگ مدرن و مبتنیبر ابر را از اولويتهای اصلی خود اعلام كردند.
در سنوات اخیر، فناوری اطلاعات با سرعت شگفتانگیزی در حوزههای مختلف، از جمله صنعت بانکداری، تحول ایجاد کرده است. بانکهای ایرانی نیز در این راستا پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند. از جمله مفاهیمی که بهتازگی در این زمینه مطرح شده، گذر از بانکداری متمرکز (Core Banking) به مفهوم بانکداری بدون هسته (Coreless Banking) است.
امروزه با پدیدآمدن پلتفرمهای ابری که ضمن تضمین قابلاعتمادبودن و مقیاسپذیری در بالاترین سطح از استانداردها، قیمت بسیار مناسبی هم برای خدمات خود ارائه میدهند، بازاندیشی این سوال بنیادین که آیا بانکها حتما باید خودشان مدیریت زیرساخت ابری خود را بهصورت متمرکز برعهده داشته باشند، ضروری بهنظر میرسد.
درحال حاضر، بانکهای متعددی از خدمات بانکداری ساختپذیر تمنوس استفاده میکنند که از جمله میتوان به Garanti BBVA International اشاره کرد؛ بانک مذکور به لطف استفاده از این پلتفرم، موفق شده تا به یکی از نخستین بانکهای هلند تبدیل شود که از فضای ابری برای فرایندها و پایگاههای داده مشتریان استفاده میکند.
سیستمهای یکپارچه سالهای گذشته، که زمانی بهعنوان بستر بانکداری در نظر گرفته میشدند، اکنون بهصورت فزایندهای بهعنوان مانعی برای گامهای مترقی در این بخش عمل میکنند. درمقابل، بانکداری Coreless، با جهتگیری بخشبندیشده و ماژولار خود، راه روبهجلو را هموار میکند.
بانکداری باز یک جنبش جهانی است که درحال تغییر شکل اکوسیستم خدمات مالی و تغییر ایده بانکداری است. این مهم، پیامدهای بسیار قابل توجهی برای سوئیچهای بانکی دارد.
اصطلاح «بانکداری بدون Core» یا (Coreless Banking) از محدودیتهای سیستمهای Core سنتی پدید آمده و از معماری بانکیای دفاع میکند که به یک Core واحد و یکپارچه وابسته نیست. درعوض، از پلتفرمهای مبتنیبر پردازش و ذخیرهسازی ابری، APIها (رابطهای برنامهنویسی کاربردی) و معماری ریزخدمات (Microservices) برای ایجاد یک زیرساخت بانکی انعطافپذیر و مقیاسپذیر استفاده میکند.
پیشرفت و مطابقت با تکنولوژیهای جدید، در قالب یک نرمافزار متمرکز، نیاز به حل مسائل پیچیدهای دارد که گاه ممکن نیست و گذار به نرمافزاری با معماری جدیدتر، گریزناپذیر است. پس کرلس را میتوان آینده کربنکینگ دانست؛ آیندهای که فراتر از قدم بعدی است و نوری برای ادامه مسیر.
فناوریهای نوین به بیمهها امکان میدهند تا براساس دادههای کاربری و تحلیلهای پیشرفته، محصولاتی را ارائه دهند که به نیازهای خاص هر فرد پاسخ میدهد. این موضوع به موتور بیمه شخصیسازیشده و نیاز به تواناییهای فناورانه اشاره دارد.
اینشورتک که از ترکیب دو کلمه بیمه (Insurance) و فناوری (Technology) ایجاد شده، به چیزی فراتر از فناوری بیمه برای کاهش هزینه و افزایش بهرهوری اشاره میکند. اینشورتک یک زیستبوم (اکوسیستم) جدید در صنعت بیمه است.
عوامل بسیاری در نتایج مثبت یا منفی صنعت بیمه موثر است، اما یکی از موثرترین راهکارها آن است که به کمک روشهای موثر تحقیقات، با شناسایی و بهرهبرداری از فرصتهای بازار، ضمن کاهش هزینهها، حق بیمه تولیدی و ضریب نفوذ آن را افزایش داد.
رشد پلتفرمهای Low-code/ no-code بهدلیل کمبود توسعهدهندگان ماهر نرمافزار و نیاز به بهبود زمان انجام پروژههای نرمافزاری، افزایش یافته تا مشکلات کسبوکارها با سرعت بهتری حل شود.
یکی از مهمترین عوامل ایجاد فضای مناسب برای هر گونه فعالیت فردی، اجتماعی، ملی و حتی بینالمللی، امنیت است. شاید بدون اغراق بتوان ادعا کرد برخورداری از پوشش بیمه، دردسترسترین و مطمئنترین راهکار اقتصادی برای ایجاد امنیت است.
از اواخر دهه ۹۰ میلادی و آغاز هزاره سوم که کمکم با پیدایش فناوری اینترنت و گذار فناورانه منبعث از آن در صنایع مالی، واژه فینتک وارد ادبیات اقتصادی دنیا شد و تا یک دهه بعد و اوایل سال ۲۰۱۰ که واژه اینشورتک، جایگاه خودش را تثبیت کرد، تاکنون جهان گذارهای مختلفی را در صنایع مالی تجربه کرده است.
سالها در صنعت بیمه ایران، رسالت اصلی بیمههای زندگی در حوزه پوشش ریسک فوت، حوادث و بیماریها خلاصه میشد. محصولات طراحیشده در بیمههای زندگی نیز بر ریسکهای اشارهشده متمرکز بود.
صنعت بیمه در ایران با وجود ضریب نفوذ قابل قبول اینترنت و تلفنهای هوشمند، درحال حاضر در گام های نخست همراهی با نوآوریهای فناورانه جهت تطابق با انتظارات بیمهگذاران و توسعه ضریب نفوذ بیمه قرار دارد. تحول دیجیتال در صنعت بیمه ایران در مرحله تولد است و رشد چشمگیری نداشته است.
شکلگیری اولین شرکت بیمه ایرانی در سال 1314 قبل از تدوین قانون بیمه و پیش از ایجاد نهاد نظارت بر صنعت بیمه انجام شد. تا سالها وظیفه نظارت بر صنعت بیمه برعهده شرکت سهامی بیمه ایران بود تا اینکه پس از تاسیس بیمه مرکزی، وظایف نظارتی به بیمه مرکزی انتقال پیدا کرد.
توجه بیمه پاسارگاد به استفاده روزافزون از فناوری اطلاعات برای رشد و توسعه کسبو کار خود در کنار صیانت از ذینفعان آن در بهحدی است که در ساختار سازمانی خود در سطح معاون مدیر عامل، معاونت تخصیصی فناوری اطلاعات و شورای راهبردی تحول دیجیتال را جانمایی کرده است که شاید در صنعت بیمه بینظیر باشد.
حجم عظیمی از دادههایی که سازمانها تولید و ذخیره میکنند، میتواند بسیار زیاد باشد و مدیریت و محافظت از آن را چالشبرانگیز میکند. این جایی است که حاکمیت داده وارد میشود.
هر سازمان، برای انجام فعالیتهای روزمره و تصمیمگیریهای متعدد، نیازمند روشها و سیستمهایی است که به کمک آنها بتواند فعالیتهایش را با عملکرد بالاتری مدیریت کند. با توجه به بلوغ سازمانی، هر یک از سازمانها نیازهای متفاوتی نسبت به اجرا و پیادهسازی روشها و سیستمها در درون خود احساس میکنند.
کاهش ضریب نفوذ بیمه در همه کشورها، بهخصوص کشورهای درحال توسعه از جمله ایران، موجب حذف پوششهای بیمهای مختلف از سبد خرید افراد/ خانوارها میشود. به بیان دیگر، با کاهش درآمد افراد، هرچه بیشتر شاهد نحیفشدن پرتفوی صنعت بیمه نیز خواهیم بود.
بهمنظور توسعه سامانههای جامع در حوزه بیمه كه بتوان مجموعه خدمات، فرایندها، فعالیتها، دادهها و گزارشهای مورد نیاز در صنعت بیمه را پوشش داد و دغدغهها و نیازهای كاربران و ذینفعان را برآورده کرد، نیاز است تا استانداردها و چارچوبهای اطلاعاتی در حوزه بیمه شناسایی و مورد بررسی قرار گیرند.
با رویکرد نوآوری باز در هسته بیمهگری میتوان با ایجاد رقابت، همواره به بهترین کیفیت و کمترین قیمت رسید و با ایجاد اکوسیستمی برای ارائه محصولات مورد نیاز بازار، به افزایش ضریب نفوذ و گسترش بازار صنعت، دست یافت.
اتفاقی که فناوری اطلاعات در صنعت بانکی رقم زد و سبب تزریق مواهب فناوری اطلاعات در صنعت بانکی شد در صنعت بیمه پرواضح است که رخ نداد. بیمه و فناوری اطلاعات در دیالوگی که با یکدیگر داشتهاند به چالش خوردهاند. اما این چالش از کجا شروع شد؟
میخواهیم به افقهای جدیدی فکر کنیم تا فراتر از ارائه راهکارهای جامع بانکی و بیمهگری، نقشآفرینی بیشتری در توسعه اقتصادی کشورمان داشته باشیم. «فراگیری مالی» آن چیزی است که به آن فکر میکنیم تا همه افراد جامعه بتوانند به خدمات مالی هوشمند دسترسی آسان پیدا کنند.
طی سالیان اخیر، دیجیتالی شدن کسبوکارهای خدماتی چه برای ارائهدهندگان و چه خدمتگیرندگان، مزیتهای چشمگیری بهدنبال داشته و صنعت بانکداری نیز نه تنها از این قاعده مستثنی نبوده، بلکه شاید بیش از سایر صنایع از آن منتفع شده است.
بانک دیجیتال برای ارائه خدمات شخصی سازیشده، به داده های بیشتر برای شناخت کامل تر مشتری نیاز دارد که این مورد توسط بانکداری باز با همکاری و همگرایی فین تک ها آغاز شد.
با توجه به رشد روزافزون فعالیتها و تنوع خدمات ارائهشده در سازمانها، خودکارسازی فرایندهای کسبوکار (Business Process Automation) بهعنوان یک راهکار جامع و یک تغییر حالت سازمانی بهمنظور افزایش بهرهوری و تسهیل در اجرای فرایندهای تکرارپذیر مطرح شده است.
در این مقاله به بررسی تجربه موفق یک شرکت بیمه میپردازیم که با بهرهگیری از تفکر چابک درکنار بازمهندسی فرایندهای خود از طریق فناوریهای دیجیتال و اتوماسیون، نه تنها توانسته عملیات حوزه رسیدگی به خسارات خود را بهطور کامل متحول و بهینه سازد، بلکه از این تحول برای ایجاد مزیت رقابتی نسبت به رقبا هم بهرهبرداری کرده است.
عقد ضمانت، نوعی قرارداد حقوقی و مبتنیبر قانون است که بهوسیله آن فردی بهعنوان ضامن متعهد میشود تا در صورت عدم پرداخت بدهی/ عدم ایفای تعهدات توسط طرف اول یک قرارداد یا معامله، ضامن بهجای او مبلغی را پرداخت کند و مسئولیت قانونی آن را برعهده بگیرد.
بانکداری شرکتی دیجیتال با ارائه خدمات یکپارچه بانکی آسان و خودخدمت (سلفسرویس) به مشتریان شرکتی، تجربه آنها را بهبود میدهد و دسترسی آنها را به خدمات نیز افزایش میدهد.
اگرچه دیدگاههای افراطی نسبت به فناوری بلاکچین و دیفای در جایگزینی کامل سیستم سنتی بانکداری با شبکههای غیرمتمرکز تبادل مالی وجود دارد اما فارغ از اینکه این جایگزینی چقدر شدنی باشد، فناوری بلاکچین و فناوریهای مرتبط با آن که مبنای خلق اکوسیستم دیفای هستند، کاربردهای بسیار مهمی در صنعت بانکداری حتی با رویکرد متمرکز فعلی دارند.
صنعت بانکداری با چالشهای منحصربهفردی در تحول دیجیتال روبهرو است. در این میان توصیههای تخصصی، به رهبران کمک میکند تا به برخی از موانع رایج غلبه کنند و به موفقیت برسند.
ظهور فین تکها چشمانداز بانکداری سنتی را مختل کرد. استارتآپهای فینتک با هدف قراردادن نسل جدید مشتریان، راهحلهای نوآورانهای مانند وامدهی همتا به همتا، کیف پول دیجیتال و دستیارهای هوشمند را معرفی کردند و بانکهای سنتی را برای تطبیق و ارائه خدمات مشابه به چالش کشیدند.
براساس روحیه حسابگری نسل زد و همچنین تمایلشان به سهولت در استفاده، بانکداری آینده باید از طرفی با کاوش عمیق در دادههای سبک زندگی مالی آنها، نیاز مالیشان را پیشبینی کند و در زمان درست، پیشنهادهای مناسبی داشته باشد.
روه آنت در ترسیم مسیری برای تحول دیجیتال سرویسهای مالی، جایگاهی را در تاریخ و کتاب رکوردها ثبت کرد. این شرکت نشان داد که چگونه فینتک میتواند از طریق توسعه سرویسهای دیجیتالی به تقویت مشارکت مالی و بهبود زندگی کمک کند.
بانکداری دیجیتال امروزه دیگر از یک مفهوم فراتر رفته و تبدیل به گونهای جدید از بانکداری شده است. اندازه بازار بانکداری دیجیتال در سال 2020 به بیش از 8 تریلیون دلار افزایش یافت و پیشبینی میشود که در بازه زمانی بین 2021 و 2027 با نرخ مرکب سالانه (CAGR) ۵ درصد رشد کند و در سال ۲۰۲۷ به ۱۰ تریلیون دلار برسد.
بانکداری دیجیتال با هر تعریفی را باید بخش مهم و پیشرویی از فضای مالی و تکنولوژی دانست که تعریف آن بر پایه رفتار کاربران و نیازهای آنان شکل میگیرد. بانکداری دیجیتال بهوجود آمد تا نیازهای جدید کاربران را با تکنولوژی پاسخ بدهد.
این روزها در دنیای کسبوکار بهویژه در حوزه صنعت و معدن، «تحول دیجیتال» بهعنوان یک روند تحول بنیادین بهشدت مورد توجه قرار گرفته است. تحول دیجیتال اگر چه تمرکز خود را روی تحول راهبردی سازمان از طریق بهکارگیری فناوریهای نوین دیجیتالی گذاشته؛ اما درواقع از نظر مفهومی به موضوعی فراتر از آن اشاره دارد.
سال 2019 سال بزرگی در سراسر جهان از منظر تولید داده بود. در این سال، صنعت داده 189 میلیارد دلار ارزش داشته که به نسبت سال 2018، 20 میلیارد دلار افزایش و این رقم در سال 2022 به مبلغی معادل 247 میلیارد دلار رسیده است.
مهمترین تاثیری که فرایندها در مدل کسبوکار دارند، این است که میتوانند فرایند خلق ارزش را در لایههای مختلف سازمان پیچیده یا ساده، سریع یا کند، قانونی یا غیرقانونی کنند. بنابراین چابکسازی فرایندها به معنای سادهسازی در چارچوب قوانین است.
ERP مسیر بنگاهها را در رسیدن به جایگاه پیشگامی در نسل چهارم صنعت و تحول دیجیتال هموارتر میکند. این محصول که قابلیت یکپارچهسازی دارد باعث میشود که داده های و اطلاعات را از بخش های مختلف دریافت کرده، انبار کند و درنهایت تحلیلهایی از پردازش این اطلاعات به کسب و کارها بدهد.
راهکار جامع سازمانی (ERP)، از طریق تسهیل در گردش اطلاعاتی و افزایش کارایی بهدنبال استفاده بهینه از منابع موجود برای خلق ارزش در کسبوکار مورد نظر است. از آنجا که مبنای شکلگیری این روش بر اساس برنامهریزی نیازمندیهای مواد و متعاقباً برنامهریزی منابع تولید بود، کاربرد اولیه راهکار جامع سازمانی در کسبوکارها و سازمانهای صنعتی و تولیدی به منصه ظهور رسید.
برنامهریزی منابع سازمانی یک راهحل سیستمی مبتنیبر فناوری اطلاعات است که منابع سازمان را با استفاده از سیستم یکپارچه، با سرعت، دقت و کیفیت بالا در دسترس مدیران بخشهای مختلف سازمان قرار میدهد تا فرایند برنامهریزی و عملیات سازمان به درستی مدیریت شود.
واقعیت این است که هر سال، سامانههای ERP مدرن، پیشرفت میکنند و فرایندهای کسبوکار را تغییر میدهند و آنچه مهم است، داشتن شریک تجاری و راهکار مناسب برای برنامهریزی کوتاهمدت، میانمدت و حتی بلندمدت کسبوکارهاست.
فرایندکاوی ابزاری قدرتمند برای تحلیل، بهبود و کنترل فرایندهای کسبوکار است. با استفاده از فرایندکاوی، سازمانهای مالی میتوانند اطلاعات ارزشمندی از دادههای خود استخراج کنند و این اطلاعات را بهعنوان پایهای برای بهبود عملکرد سازمانی استفاده کنند.
ما باید برای جهان آینده آماده شویم؛ نرمافزارهای آینده احتمالا از سیستم دستورپذیری جلوتر میروند و میتوانند همانند همراهی باهوش، نیازهای ما را شناسایی کنند و در تعامل با ما، تجربه کاربری را بهبود بدهند. بنابراین باید خود را آماده گفتوگو با نرمافزارها کنیم، چراکه مخاطبان آینده، خود نرمافزارها هستند.
هر روز با پیشرفت فناوری و نیازهای رو به رشد کسبوکارها، رویکردهای جدیدی برای مدیریت منابع کسبوکار و بهبود بهرهوری و کیفیت فرایندها بهوجود میآید. یکی از این رویکردها، استفاده از سیستمهای مدیریت منابع کسبوکار (ERP) است.
برای عقبنماندن از سایر کشورها و تکنولوژیهای برخط فینتکی باید پارادایم شیفتی در نگاه توسعه داشته باشیم و با الهامگیری از سایر کشورها و تعاملات بازیگران بزرگ و قانونگذاران، مسیر فینتک را به شکوفایی برسانیم.