چه چیزی مسیر را مشخص میکند؟ در زمان قدیم جواب مشخص بود: «ستارهها»! ولی حالا جواب این سوال ستارهها نیست. این سوال بسته به اینکه از چه کسی پرسیده شود، پاسخی منحصربهفرد خواهد داشت. در نظام بانکی و مالی احتمالا گفته میشود که حفظ ارزش پایه پولی، تعیینکننده «جهت» است. دیگری شاید به توسعه و رشد تاکید کند و بگوید هر چیزی که مسبب توسعه و رشد است باید در اولویت قرار بگیرد. شاید پاسخهایی همچون چرخش سریع پول، ایجاد فرصت مالی برای بازیگران صنعتی یا دادن فرصت برابر دسترسی مالی نیز شنیده شود. اما در شرکتهای نرمافزاری بانکی بسته به اندازه نرمافزار، این سوال میتواند پاسخ متفاوتی داشته باشد.
اگر مشتری، بانک باشد ترجیحات بانک بر محصول اثر مستقیم میگذارد و اگر مشتری، کاربر باشد نیازهای کاربر است که مسیر را مشخص میکند. ماجرای بانک و شرکت نرمافزاری موضوع این فصلنامه نیست و اینجا میخواهیم به بانکداری دیجیتال بپردازیم؛ جایی که مشتری تعیینکننده مسیر است.
بانکداری دیجیتال با هر تعریفی را باید بخش مهم و پیشرویی از فضای مالی و تکنولوژی دانست که تعریف آن بر پایه رفتار کاربران و نیازهای آنان شکل میگیرد. بانکداری دیجیتال بهوجود آمد تا نیازهای جدید کاربران را با تکنولوژی پاسخ بدهد. بعد از بانکداری الکترونیکی ظهور کرد؛ گرچه هر دوی آنها به مشتری نظام بانکی خدمت میدهند اما مسیر خدمت آنها متفاوت است. در بانکداری الکترونیک بهدنبال بانک و بهبود عملیات بانکی هستیم و در بانکداری دیجیتال بهدنبال مشتری و رفع نیاز او.
بانکداری دیجیتال راهحلساز برای خود است؛ مثلا میتواند برای مشکلات جدید ایجادشده چون مسئله «اعتبار» براساس رکوردهای دادهای راهحل جدیدی ارائه بدهد. همچنین، در تنگنای خود قرار نمیگیرد و با استفاده از امکانات اینترنت برای کاربرانش در تلاش است تا رفع نیاز و حل مسئله کند. از دیگر ویژگیهای آن میتوان به انعطافپذیری و قابلیت گسترش بودنش اشاره داشت که سبب فراگیری خدمات مالی میشود.
درواقع هدف بانکداری دیجیتال حل مسئله در فضای مالی است و برای حل مسئله، نیازمند ذهنیتی پیشرو و تجدیدپذیر نسبت به قاعدههای نظام مالی است تا بتواند با استفاده از امکانات ذکرشده، نیاز اصلی ذینفعان را پاسخ بدهد.
اگر انگیزه پیادهسازی بانکداری دیجیتال، فقط آنلاینسازی فرایندها باشد در بهترین حالت بانکداری دیجیتالی در سطح بهوجود خواهد آمد که حل مسئله را دنبال نمیکند و تنها بهدنبال نمایش و حضور بانکها در فضای آنلاین است. در چنین حالتی، بازیگران اقتصادی دلیلی برای استفاده از بانکهای آنلاین ندارند. بنابراین در چنین وضعیتی، بانکداری دیجیتال تنها درجا میزند و توسعه اقتصادی سوار بر تکنولوژی نمیشود.
از طرف دیگر اگر انرژی بانکداری دیجیتال پشت خاکریز قانون نگه داشته شود، چیزی جز استهلاک بالا برای نظام بانکی و مالی درپی نخواهد داشت. واژه بعد از بانکداری واژه بسیار مهمی است که مسیر پیشرفتن بانکداری را تعیین میکند. این واژه ستاره صنعت بانکداری در کشور است، بعد از انتخاب این واژه همه چیز تعیین میشود. اگر این واژه دیجیتال باشد و ترکیب بانکداری دیجیتال ساخته شود، مهم ترین تحقیق و سندی که باید آماده شود، لیست خواستههای مشتریان از بانکداری دیجیتال است. اکنون باید پرسید که آیا لیست مشکلات و نیازها را برای بانکداری دیجیتال آماده داریم؟