سال را با این شعر نو کردیم:
«بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
در خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی»
و یک قاب از آن را در کنار هم ساختیم تا هربار آن را دیدیم بهیاد بیاوریم که «ما» نقطه شروع هر اثری هستیم که به جا میماند.
سال را با این شعر نو کردیم:
«بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
در خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی»
و یک قاب از آن را در کنار هم ساختیم تا هربار آن را دیدیم بهیاد بیاوریم که «ما» نقطه شروع هر اثری هستیم که به جا میماند.