درجات نقش‌آفرینی
درجات نقش‌آفرینی

درجات نقش‌آفرینی

مهدیه نوروزیان
مهدیه نوروزیان

معاون برنامه‌ریزی و توسعه داتین

تصور کنید در میانه یک بازی فوتبال قرار دارید و در تلاش برای زدن گل بعدی هستید. ناگهان یکی از بازیکنان توپ را با دست می‌گیرد و برای بازیکن بعدی پرتاب می‌کند. شما چه می‌کنید؟

آیا با این خطایی که رخ داده است به بازی ادامه می‌دهید یا احتمالا دست از بازی می‌کشید و منتظر می‌مانید تا داور مسابقه به این خطا رسیدگی کند و پس از انجام جریمه لازم، به بازی ادامه می‌دهید و اطمینان خاطر می‌یابید که از هر رفتاری که در چارچوب قواعد پذیرفته‌شده بازی نباشد، به شیوه‌های مختلف جلوگیری می‌شود.

حال سناریوی دیگری را تصور کنید که همچنان در میانه بازی فوتبال، یکی از بازیکنان توپ را با دست می‌گیرد و پرتاب می‌کند ولی این بار کسی به خطا اعتراض نمی‌کند، بازی ادامه می‌یابد و بازیکنان دیگر نیز کم‌کم به این شیوه رفتار عادت می‌کنند. پس از چند دقیقه یک بازیکن دیگر نیز همان خطا را تکرار می‌کند. این بار هم اعتراض نتیجه‌ای نمی‌دهد و همه طوری به بازی ادامه می‌دهند که گویی خطایی رخ نداده است. کم‌کم افراد بیشتری از این امکان جدید استفاده می‌کنند یا تقلید از نفر قبلی، از دست خود برای پرتاب توپ استفاده می‌کنند. پس از مدتی بازی فوتبال دیگر به هندبال تبدیل شده است و هم بازیکنان و هم تماشاگران، نه تنهای دیگر تعجب نمی‌کنند بلکه انتظار رفتارهای جدیدتری را دارند، رفتارهایی که زمانی پذیرفته نبودند، حال به هنجار جدید تبدیل شده‌اند.

تغییرپذیری

واقعیت این است که میدان بازی کسب‌وکار بیش از اینکه به سناریوی اول شباهت داشته باشد، به دومی شبیه است. قواعدی در آن جاری است و الگوهای مشخصی در آن حاکم است. شیوه‌ها و ابزارهای تولید، امکان‌های خلق ارزش، مجاری درآمدزایی، کانال‌های دسترسی به مشتریان، فرایندهای اداره بنگاه و… در هر دوره زمانی، مشخص و متمایز هستند و می‌توان برای پیشبرد کسب‌و‌کار خود از آنها بهره برد. اما هرازگاهی پدیده‌ای پیش‌بینی نشده رخ می‌دهد و قواعد بازی کسب‌وکار را به سرعت و به صورت بنیادی تغییر می‌دهد به طوری که پس از آن صاحبان کسب وکار با شیوه‌های جدید خو می‌گیرند که پیش از آن شاید تصورش هم برایشان دشوار بوده است.

این تغییرات بنیان‌افکن می‌توانند نوآوری‌هایی خلاقانه باشند مانند استفاده از شبکه‌های اجتماعی در کسب‌و‌کار، مدل‌های درآمدزایی جدید مبتنی‌بر محتوا در پلتفرم‌ها، فناوری‌های جدید مانند رمزارزها، پلتفرم سازی از خدمات روزمره و… یا رخدادهای محیط بیرونی که محدودیت‌هایی را به کسب‌وکار تحمیل می‌کنند مانند همه‌گیری کرونا، تحریم‌ها و انواع محدودیت‌های دسترس‌پذیری، قانون‌گذاری و‌… اگر این تمثیل تغییر بازی فوتبال را ادامه دهیم، چند نوع نقش‌آفرینی متفاوت در برابر تغییر به ویژه تغییرات بنیان‌افکن آشکار می‌شود و این فرصت پیدا می‌شود که هم به جایگاه خود در هنگام تغییرات نگاهی دوباره بیندازند و هم واکنش‌های دیگران را از این زاویه تحلیل کنند. با این توصیف می‌توان چهار نوع نقش‌آفرینی را از هم تفکیک کرد.

نقش‌آفرینی

دسته اول افرادی هستند که در مقابل گرفتن توپ با دست توسط دیگری مقاومت می‌کنند، دست از بازی می‌کشند و تا زمانی که قواعد مطابق نظر ایشان جاری نشده باشد وارد عمل نمی‌شوند و به بیان و کنش اعتراضی خود ادامه می‌دهند.

دسته دوم افرادی هستند که پس از مشاهده رفتار جدید حتی اگر ابتدا مقاومت کرده‌اند پس از مدتی خودشان همان رفتار را تقلید می‌کنند و هرچند با تأخیر به جریان جدید می‌پیوندند و با آن همراه می‌شوند؛

گروه سوم از افرادی هستند که در میانه بازی فوتبال ناگهان برای اولین بار توپ را با دست می‌گیرند. ممکن است رفتار آنها بازخورد مثبتی نداشته باشد، جریمه شوند و ناچار شوند به قواعد پیشین ادامه دهند، اما این امکان هم وجود دارد که رفتارشان مورد تقلید قرار بگیرد و سرمنشأ یک جریان نو و یک تغییر بنیادین باشد. این افراد مخاطره یک اقدام نوآورانه و حتی متهورانه را می‌پذیرند و پیامدهای مثبت یا منفی آن را نیز تحمل می‌کنند تا رفتاری را که به رغم قواعد بازی، به نظرشان امکان‌پذیر یا مطلوب بوده است، انجام دهند.

گروه چهارم نیز افرادی هستند که در زمین بازی نیستند و از کنار زمین تماشاگر بازی و رفتارهای بازیکنان هستند. این افراد ممکن است از رخدادهای بازی، بردها و باخت‌ها، خطاها و تغییرات مسیر بازی خشنود یا عصبانی باشند ولی قدرت تأثیرگذاری بر مسیر بازی را ندارند.

با این تمایز می‌توان از خود پرسید که ما نسبت به تغییرات میدان کسب‌و‌کار که در سال‌ها و دهه‌های اخیر پرشتاب‌تر هم شده است چه جایگاهی را برای خود برگزیده‌ایم؛ در کدام موارد دنباله رو بوده‌ایم و مسیرهای مطمئن را انتخاب کرده‌ایم؛ در کدام موقعیت‌ها نسبت به تغییرات بدبین بوده و مخالفت را به همراهی ترجیح داده‌ایم؛ کجاها توانسته‌ایم پیشرو باشیم و مسیری بسازیم که کسی پیش از آن نپیموده است. پرسش کلیدی می‌تواند این باشد که ویژگی‌های شرکت‌ها و افرادی که می‌توانند مسیرهای جدید بسازند و جریان ایجاد کنند چیست؟ اگر این چهار جایگاه از زاویه قدرت و منفعت تحلیل شود می‌توان به مدلی ساده‌شده به صورت زیر دست یافت.

دسته سوم نقش‌آفرینی

جایگاه پیشرو مختص افراد و شرکت‌هایی است که نه تنها قدرت اقدام علیه جریان بازی را دارند بلکه از تغییر جریان سود می‌برند مثلاً ممکن است تیم آنها چند گل عقب باشد و به جز این راهی برای جبران باخت خود نداشته باشد. این گروه در کنار تسلطی که به قواعد بازی کسب‌وکار دارند راهی برای دستیابی به انواع روش‌های بازی خارج از قاعده نیز پیدا می‌کنند مانند تحقیقات فناوری،مطالعات بازار-محصول، استفاده از دانش میان رشته‌ای، نوآوری در شیوه‌های کاری و موارد دیگر. به کار بردن این شیوه‌ها و طراحی اقداماتی که بتواند علیه یا به‌رغم جریان موجود به نتیجه منجر شود، خود نیازمند میزانی از قدرت و سرمایه‌های مالی فکری و اجتماعی است که در توان بسیاری از شرکت‌ها و افراد نیست.

گروهی که در مقابل تغییرات مقاومت می‌کنند و با انواع شیوه‌های اعتراضی سعی در حذف رفتارهای جدید از میدان بازی و بازگرداندن آن به قواعد پیشین می‌کنند، عموماً شرکت‌هایی هستند که از مدل‌های جدید کسب‌وکار و بازارهای ایجاد شده منفعتی نمی‌برند یا متضرر می‌شوند؛ برای مثال ممکن است پیدایش بازار جدید به کوچک شدن بازار محصول-خدمت قبلی منجر شود یا ارائه محصولات و خدمات نوین با همان شیوه‌های کاری پیشین، دارای هزینه‌های بسیار و نامعقول باشد. این شرکت‌ها میزانی از قدرت و سرمایه‌های مالی و اجتماعی دارند که به ایشان توانایی مقاومت و اصرار بر شیوه‌های کاری پیشین را می‌دهد.

همراه شدن با تغییرات

گروه دیگر که با تأخیر و تردید با تغییرات همراه می‌شوند، افراد و شرکت‌هایی هستند که قدرت تأثیرگذاری بر جریان‌های کسب‌وکار را ندارند ولی با گذر زمان مشاهده می‌کنند که تغییر جدید برای ایشان منافعی دارد و بهتر است قواعد جدید را بپذیرند. در نهایت، جایگاه تماشاچی مختص افراد و شرکت‌هاییست که در حاشیه بازی قرار گرفته‌اند و فارغ از اینکه از نتیجه تغییر سود میبرند یا خیر، قدرتی برای تأثیرگذاری بر جریان بازی ندارند.
این مدل سازی از یک سو می‌تواند برای تحلیل رفتار بازیگران مختلف اکوسیستم در مواجهه با تغییرات بنیان‌افکن استفاده شود تا هر شرکت با شناخت بیشتری راهبرد خود را در مقابل تغییرات محیطی طراحی کند؛ و از سوی دیگر می تواند برای طراحی برنامه‌های تغییر پیشروانه، راهبردهای شکل‌دهی به بازار و تثبیت جایگاه راهبر بازار مورد استفاده مدیران و مالکان کسب‌وکار قرار گیرد تا همراهی بازیگران مختلف صنعت را در ایجاد جریان‌های جدید فناورانه و کسب‌وکاری به دست آورند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط