روش Stage-Gate؛ برنده‌شدن در محصولات جدید
روش Stage-Gate؛ برنده‌شدن در محصولات جدید

روش Stage-Gate؛ برنده‌شدن در محصولات جدید

محمد حریزی، تحلیل‌گر ارشد گروه محصولات مدیریت سرمایه‌های انسانی داتین
محمد حریزی

تحلیل‌گر ارشد گروه محصولات مدیریت سرمایه‌های انسانی داتین

رضا ظهوری، مدیر گروه محصولات مدیریت سرمایه‌های انسانی
رضا ظهوری

مدیر گروه محصولات مدیریت سرمایه‌های انسانی

فرایند توسعه محصول جدید همواره با ریسک‌ها و عدم قطعیت‌های زیادی همراه است و رسیدن به اهداف کسب‌وکار و جلب رضایت مشتریان و سرمایه‌گذاران نیازمند کنترل و ارزیابی دقیق در هر مرحله است. برای مدیریت بهتر این فرایند، استفاده از روش‌هایی ضروری است که امکان تکرارپذیری و اعتبارسنجی مستمر را فراهم کنند. به‌ویژه، قبل از عبور از هر مرحله کلیدی، باید سازوکارهای کنترلی به کار گرفته شوند تا اطمینان حاصل شود اقدامات در مسیر درست قرار دارد.
در این میان، مدل Stage-Gate به‌عنوان راهکاری ساختاریافته و مرحله‌به‌مرحله، کمک می‌کند تا ریسک‌ها کاهش یافته و احتمال موفقیت محصول افزایش یابد. این مدل با تقسیم فرایند توسعه به گام‌های مشخص و ایجاد ایستگاه‌های ارزیابی، امکان تصمیم‌گیری آگاهانه، اصلاح مسیر و مدیریت بهتر منابع را در هر مرحله فراهم می‌کند و سازمان‌ها را قادر می‌سازد روند نوآوری را بر پایه داده و شواهد پیش ببرند.
Stage-Gate که ابتدا توسط رابرت کوپر با الهام از رفتار توسعه‌دهندگان موفق محصولات نوآور طراحی شد، امروزه به یکی از رایج‌ترین چارچوب‌های مورد استفاده در توسعه و راه‌اندازی محصولات جدید در صنایع مختلف تبدیل شده است. این مدل، بسیار فراتر از یک فرایند کسب‌وکاری است و نقش مهمی در تبدیل ایده‌های جسورانه به موفقیت‌های واقعی در بازار ایفا می‌کند.

مرور کلی بر مدل Stage-Gate

یک سوال اساسی از صاحبان کسب‌وکار این است که آیا توانایی توسعه و راه‌اندازی موفقیت‌آمیز محصولات و خدمات جدید را در بازار رقابتی بر اساس پایداری دارند؟ یکی از نکات مهم در فرایند تولید، تکیه نادرست بر «نوسازی» به‌جای «نوآوری» است. به عبارت دیگر، در برخی از شرکت‌ها، توسعه محصول نوآور کاملا بی‌اهمیت بوده و به‌جای نوآوری بر نوسازی تکیه می‌شود.
شرکت‌هایی که به پرسش بالا پاسخ مثبت می‌دهند یک ویژگی مشترک دارند. آنها می‌دانند که نوآوری محصول یک قابلیت حیاتی است و فرایندهای نوآوری ایده تا راه‌اندازی را برای تصویرسازی، توسعه و تجاری‌سازی محصولات و خدمات جدید، با موفقیت طراحی، پیاده‌سازی و درونی‌سازی  کرده‌اند. معمولا این فرایندها تحت عنوان مدل Stage-Gate شناخته می‌شوند.
اما نوآوری واقعی چیست؟ یافتن مشکلات (یا فرصت‌های) عمده و ایجاد راه‌حل‌های جسورانه. این همان نوع نوآوری واقعی است که صنعت به آن نیاز دارد و این همان چیزی است که رشد مورد نظر بسیاری از شرکت‌ها را ایجاد می‌کند. چهار بردار زیر نوآوری موفق را هدایت می‌کند که به آن الماس نوآوری گفته می‌شود.

شکل 1: الماس نوآوری
شکل 1: الماس نوآوری

 

مطابق با شکل بالا چهار بردار یا محرک موفقیت نوآوری باید برای انجام یک نوع نوآوری متفاوت وجود داشته باشد تا پروژه‌ها و محصولات، جسورانه‌تر و تخیلی‌تر ارائه شوند. این بردارها عبارتند از:

  • ایجاد یک استراتژی نوآوری جسورانه که کسب‌وکار را روی عرصه‌های استراتژیک مناسب متمرکز کند که موتورهای رشد شما خواهند بود.
  • پرورش جو، فرهنگ و سازمانی که نوآوری جسورانه‌تر را ترویج می‌کند.
  • ایجاد «ایده‌های بزرگ» برای راه‌حل‌های جسورانه محصول– خدمات به‌طوری که این «مفاهیم بزرگ» به‌سرعت از طریق یک سیستم ایده تا راه‌اندازی که برای نوآوری‌های اصلی طراحی شده، به بازار هدایت شود.
  • ایجاد ایده‌های سرمایه گذاری مناسب از طریق مدیریت کارآمد پورتفولیو
    در حال حاضر و شرایط کنونی، ایجاد نوآوری تغییردهنده بسیار دشوار است؛ چراکه بازارها عموما بالغ شده‌اند و رسیدن به موفقیت با رویکردهای نوین و نوآور دشوار است. اغلب شرکت‌ها از ایجاد نوآوری عاجز هستند. البته شرکت‌های مستثنی نیز وجود دارند که الگوی خاص خود را معرفی می‌کنند.

Stage-Gate: یک رهیافت ثابت‌شده

Stage-Gate یک فرایند کسب‌وکار ارزش‌آفرین و مدل ریسک است که جهت تبدیل سریع و سودآور بهترین ایده‌های جدید یک سازمان به محصولات نو و موفق طراحی شده است. این مدل، هنگامی که توسط سازمان‌ها پذیرفته می‌شود مزایای زیر را ایجاد می‌کند:

  • فرهنگ برتری نوآوری محصول– رهبری محصول
  • تیم‌هایی با عملکرد بالا
  • تمرکز بر مشتری و بازار
  • راه‌حل‌های قوی
  • مسئولیت‌پذیری
  • انسجام سازمانی
  • نظم و انضباط
  • سرعت
  • کیفیت

شرکت‌هایی که مایل به انجام فعالیت‌های سخت در ایجاد قابلیت‌های جدید و نوآور هستند، به بهترین بازیگران تبدیل می‌شوند و به مزایای آن پی می‌برند. نرخ موفقیت ایشان در بازار 2.5 برابر (63 تا 78 درصد) بیشتر از سایر بازیگران ضعیفی است که تنها به 24 درصد موفقیت دست می‌یابند. این شرکت‌ها اصول زیر را در فرایند توسعه محصول جدید بیشتر از شرکت‌های دیگر به کار می‌گیرند:

  1. تمرکز بر مشتری
  2. انجام تکالیف حیاتی و سنگین مقدماتی پیش از شروع مرحله توسعه
  3. بهره‌گیری از توسعه مارپیچی
  4. کل‌نگر – تیم‌های متقابل موثر
  5. استفاده از معیارها، تیم‌های پاسخ‌گو، گزارش‌های سود/ زیان برای یادگیری مستمر
  6. تمرکز و مدیریت پورتفولیو
  7. تکیه بر فرایند Stage-Gate با خصوصیات Lean، مقیاس‌پذیر و سازگار

با توجه به میزان زیادی از منابع اختصاص‌داده‌شده (سرمایه انسانی و پول) به نوآوری در بیشتر شرکت‌ها، نرخ بازده موفقیت در مقابل هزینه شکست، در مورد اینکه آیا سازمان شما به اهداف درآمد و سود خود از طریق نوآوری محصول جدید دست خواهد یافت یا خیر تاثیر قابل توجهی خواهد داشت. بنابراین به یک فرایند تجاری مانند Stage-Gate نیاز است تا ارزش را هدایت کند.
شرکت‌هایی که دارای فرایندهای نوآوری Stage-Gate هستند که به نظر می‌رسد بیشتر از ضررشان در بازار برنده می‌شوند، چه کسانی هستند؟ شناسایی آنها در هر صنعت خاص، کار سختی نیست. این‌ها شرکت‌هایی هستند که سال به سال سابقه نوآوری اثبات‌شده در بخش‌های صنعت خود را دارند. به‌عنوان مثال، شرکت‌هایی مانند 3M، Abbott Nutrition، Baker Hughes، BASF، Corning، Exxon، GE، Hallmark، Kellogg، Pepsi، National Oilwell Varco، Procter & Gamble، فقط چند نمونه از آنها هستند.
بیش از 80 درصد شرکت‌ها در آمریکای شمالی نوعی از یک مدل نوآوری Stage-Gate را استفاده می‌کنند. پذیرش Stage-Gate در سراسر جهان همچنان در حال رشد است زیرا سازمان‌ها به‌دنبال بهبود قابلیت‌های نوآوری خود هستند. در عین حال، برای فرایند Stage-Gate معایبی مانند کمبود خلاقیت، خطی‌بودن فرایند، تکرار محدود و عدم تمرکز بر نمونه‌سازی عنوان شده است.

محرک‌های موفقیت اثبات‌شده

تنها دراختیارداشتن یک فرایند ایده تا راه‌اندازی، موفقیت را تضمین نمی‌کند؛ می‌بایست خصیصه‌هایی که ثابت شده که بر موفقیت تاثیر می‌گذارند را نیز دارا باشد. داده‌های سنجش ثابت کرده‌اند که شرکت‌های موفق برخی ویژگی‌های مشترک را در هنگام نوآوری به اشتراک می‌گذارند. پنج مورد از این مولفه‌های موفقیت‌آمیز یک فرایند خوب عبارتند از:

  • تمرکز بر مشتری
  • فعالیت‌های اولیه
  • نقاط تصمیم سخت برای ادامه یا توقف
  • تیم‌های عملکرد متقابل واقعی
  • مشارکت مدیریت ارشد

در ادامه هر یک از این مولفه‌ها تشریح می‌شود.

تمرکز بر مشتری

نوآوری با تمرکز بر مشتری باعث می‌شود که نرخ موفقیت در بازار دو برابر بیشتر شده و نرخ بهره‌وری بسیار بالاتری (4.5 برابر) داشته باشد. این کلید شماره یک موفقیت و سودآوری است. هدف، توسعه و ارائه محصولات جدید است که متمایز هستند، مشکلات عمده مشتری را حل می‌کنند و ارزش‌‌های پیشنهادی برتر و قانع‌کننده‌ای را به مشتری ارائه می‌دهند.
تمرکز بر مشتری باید در تمام مراحل فرایند از ایده‌پردازی تا راه‌اندازی محصول حفظ شود و با تعامل مستمر با مشتریان همراه باشد. ابتدا با انجام آزمایش‌های مفهومی و غربالگری اولیه، مطمئن می‌شویم که طرح با نیازها و خواسته‌های مشتری هماهنگ است. سپس با آزمایش سریع نمونه اولیه، فرضیات طراحی بررسی می‌شود تا اطمینان حاصل کنیم محصول نهایی دقیقا خواسته‌های مشتری را برآورده می‌کند و ارزش مورد انتظار را دارد. در مراحل بعدی، واکنش واقعی مشتریان و قصد خرید آنها از طریق نمونه‌های اولیه و تست‌های مستقیم ارزیابی شده و بازخوردهای عملی برای بهبود محصول جمع‌آوری می‌شود.

فعالیت‌های اولیه

موفقیت یا شکست یک محصول جدید اغلب قبل از ورود به مرحله توسعه مشخص می‌شود. فعالیت‌های اولیه؛ خصیصه‌ها، ویژگی‌ها و مزایایی را که محصول جدید برنده را تشکیل می‌دهند، تعریف می‌کنند و فهم درستی از ارزش درک‌شده توسط مشتری را ارائه می‌دهند.
شرکت‌هایی که فعالیت‌های اولیه مستحکم و قوی در فرایند نوآوری خود دارند، متوجه می‌شوند که این امر زمان ورود به بازار را نیز کاهش می‌دهد. این کار با روشن‌ساختن تعریف محصول و دامنه پروژه انجام می‌شود؛ اطمینان از صحت و درستی مشخصات محصول، تایید طراحی محصول در مراحل اولیه و به‌حداقل‌رساندن تغییرات گران‌قیمت لحظه آخری و در محدوده پروژه از جمله آنهاست. شرکت‌های با عملکرد برتر از عجله در توسعه محصول خودداری می‌کنند و بهتر می‌دانند بازار چه می‌خواهد. در عوض، آنها گام‌های مهمی را برای اطمینان از وجود یک تعریف خوب برای محصول که با ورودی دقیق از سمت بازاریابی تایید شده، برمی‌دارند. با این شیوه، دگرگونی در دامنه پروژه و تغییرات گران‌قیمت تاخیری و لحظه آخری که می‌توانست با اطلاعات بهتر از آن جلوگیری کرد به حداقل می‌رسد.

نقاط تصمیم سخت برای ادامه یا توقف (Tough Go/ Kill)

این مفهوم به‌عنوان یک تکنیک مدیریتی در فرایند توسعه محصول تعریف می‌شود که شامل اتخاذ تصمیمات کلیدی در پایان هر مرحله است. در این نقاط تعیین‌کننده، عملکرد پروژه بررسی و ارزیابی می‌شود تا مشخص شود که آیا باید ادامه یابد، متوقف شود یا مسیر آن اصلاح و تغییر کند. هدف اصلی این روش، تضمین پیگیری بهترین ایده‌ها با کیفیت و سرعت مطلوب است، طوری که سازمان بتواند نوآوری‌های خود را بهینه کرده و از هدررفتن منابع در پروژه‌های کم‌ارزش یا پرریسک جلوگیری کند.
اجرای موفق این تکنیک مستلزم تعریف دقیق «نقاط تصمیم‌گیری واضح»، معروف به Go/ No Go یا Gateها و تعیین مسئولیت‌های روشن برای تصمیم‌گیرندگان است. در جلسات مربوط به هر Gate، این تصمیم‌گیرندگان گرد هم می‌آیند تا با بررسی شواهد و گزارش‌ها، درباره ادامه یا توقف پروژه تصمیم‌گیری کنند. این جلسات محور اصلی پیشرفت فرایند Stage-Gate بوده و تضمین می‌کنند که تصمیمات، به‌موقع و با آگاهی کامل گرفته شوند. به بیان دیگر، مشخص‌بودن این نقاط تصمیم‌گیری و تعریف دقیق نقش افراد مسئول در جلسات Gate از عوامل کلیدی برای مدیریت موثر و موفق پروژه‌ها محسوب می‌‌شود.

تیم‌های عملکرد متقابل واقعی

پروژه‌های نوآوری پیچیده هستند و بر بخش‌های مختلف سازمان تاثیر می‌گذارند یا نیاز به ورودی از بخش‌های مختلف سازمان دارند. بنابراین، در این رابطه نحوه سازماندهی تیم‌های پروژه و نحوه کار اعضای تیم با هم بر میزان موفقیت پروژه و زمان رسیدن به بازار تاثیر می‌گذارد. رهبران برتر و بااستعداد که مسئول موفقیت یک پروژه هستند و تیم‌های واقعا چندکاره (دارای چندین تخصص) را رهبری می‌کنند، یک محرک موفقیت شناخته‌شده هستند.
در محیط توسعه جهانی امروز، تیم‌ها باید مهارت‌ها و منابع بین ‌عملکردی لازم برای اطمینان از موفقیت خود را داشته باشند. موانعی را که ممکن است مانع اعضای تیم شوند، حذف شده و به نوبه خود اطمینان حاصل شود که رهبران پروژه و اعضای تیم در قبال نتایج پاسخ‌گو هستند.

مشارکت مدیریت ارشد

همه چیز از بالا شروع می‌شود. مدیریت ارشد نه تنها باید به‌وضوح به نوآوری محصول متعهد باشد، بلکه باید حمایت برتر و قابل مشاهده را نیز نشان دهد. نمی‌توان آن را دست کم گرفت. بدون این پشتیبانی ملموس، میزان موفقیت کاهش خواهد یافت. مدیریت ارشد باید «حرف بزند.» مدیریت ارشد همچنین باید تعادل مناسبی بین نظارت بر پروژه‌های نوآورانه و توانمندسازی تیم‌ها برای انجام کار را حفظ کند. مدیران باید سرعت را تنظیم کنند و پشتیبانی لازم را به کل پروژه و افراد آن برای نیل به موفقیت فراهم کنند.

Stage-Gate؛ یک فرایند ایده تا راه‌اندازی

آیا یک سازمان می‌تواند کیفیت، سرعت و سودآوری پروژه‌های مرتبط با محصولات جدید خود را به‌طور چشم‌گیری بهبود بخشد و در عین حال خطر شکست را کاهش دهد؟ بله، کاملا امکان‌پذیر است.
مدل ایده تا راه‌اندازی Stage-Gate یک استاندارد صنعتی برای مدیریت برتر در نوآوری محصول جدید است. این فرایند، پیش‌گامانه و به‌طور گسترده اجرا شده که به‌طرز ماهرانه‌ای، بهترین شیوه‌های عملکرد را در یک دستورالعمل آسان برای موفقیت یکپارچه می‌کند. طراحی قوی آن، کاربران را در تمام سطوح تصمیم‌گیری و عملکردها درگیر می‌کند و اجرای با کیفیت، تصمیم‌گیری‌های به‌موقع Go/ Kill، همسویی و سرعت را ممکن می‌سازد. نتیجه اینکه محصولات برتر، سریع‌تر و سودآورتر به بازارها می‌رسند.
بسیاری از شرکت‌هایی که فرایند Stage-Gate معتبر را پیاده‌سازی و اتخاذ کرده‌اند، از مزایای زیر نیز برخوردار بوده‌اند:

  • تسریع سرعت ورود به بازار
  • افزایش نرخ موفقیت محصول جدید
  • کاهش شکست/ عدم موفقیت محصول جدید
  • افزایش نظم و انضباط سازمانی و تمرکز بر پروژه‌های مناسب
  • خطاهای کمتر، اتلاف و کار مجدد کمتر در پروژه‌ها، تغییر کمتر در دامنه آنها
  • بهبود تراز میان رهبران کسب‌وکار
  • تخصیص کارآمد و موثر منابع کمیاب
  • بهبود دید از تمام پروژه‌های در حال ساخت
  • ارتقای مشارکت و همکاری در تیم‌های عملکرد متقابل (چند تخصصی)
  • بهبود ارتباطات و همکاری با ذی‌نفعان خارجی

مدل‌های مدرن Stage-Gate نیازهای زیر را پذیرفته و قویا حمایت می‌کنند:

  • سریع و انعطاف‌پذیر: فرایندهای متعددی برای مطابقت با پیچیدگی و ریسک پروژه وجود دارد.
  • مشتری‌محور: یک رویکرد مشتری‌محور در کل فرایند ایجاد می‌شود.
  • نمایی پویا و پر جنب‌وجوش: مرحله ایده‌پردازی که هم به‌صورت داخلی و هم بیرونی برای تولید بهترین ایده‌های جدید متمرکز است.

فرایند Stage-Gate چگونه کار می‌کند؟

فرآاند Stage-Gate بر این باور استوار است که محصول نوآور با ایده‌های جدید آغاز می‌شود و پس از عرضه موفقیت‌آمیز محصول به بازار به پایان می‌رسد. به شکل زیر که شامل مراحل و دروازه‌های کلی Stage-Gate است توجه کنید:

شکل 2: فرایند Stage-Gate
شکل 2: فرایند Stage-Gate

 

مدل Stage-Gate فرایند غالبا پیچیده و پر هرج‌ومرج گرفتن یک ایده از ابتدا تا راه‌اندازی را به مراحل کوچک‌تر (جایی که فعالیت‌های پروژه انجام می‌شود.) و دروازه‌ها (جایی که ارزیابی‌های کسب‌وکار و تصمیمات Go/ Kill گرفته می‌شود.) تجزیه می‌کند. Stage-Gate به‌طور کلی فعالیت‌های اولیه پیش از توسعه (توجیه کسب‌وکار مبتنی بر مشتری و امکان سنجی اولیه)، فعالیت‌های مرتبط با توسعه (فنی، بازاریابی و عملیات) و فعالیت‌های تجاری‌سازی (راه‌اندازی بازار و یادگیری پس از راه‌اندازی) را در یک فرایند کسب‌وکاری کامل، مستحکم و قوی ترکیب می‌کند.
بر اساس ماهیت انواع پروژه‌ها، مدل Stage-Gate شامل مراحل مورد نیاز هر یک معرفی شده است. به شکل زیر توجه کنید:

شکل 3: مراحل مدل Stage-Gate برای انواع پروژه‌ها
شکل 3: مراحل مدل Stage-Gate برای انواع پروژه‌ها

 

مراحل Stage-Gate

راهبر، پروژه را در هر مرحله از فرایند هدایت می‌کند. هر مرحله برای جمع‌آوری اطلاعات خاص برای کمک به انتقال پروژه به مرحله بعدی یا نقطه تصمیم‌گیری طراحی شده است. هر مرحله با فعالیت‌های درون آن تعریف می‌شود. این فعالیت‌ها به‌صورت موازی تکمیل می‌شوند (به پروژه‌ها اجازه می‌دهد تا به‌سرعت به‌سمت تکمیل‌شدن حرکت کنند.) و دارای عملکرد متقابل هستند. فعالیت‌ها برای جمع‌آوری اطلاعات و کاهش تدریجی عدم اطمینان و ریسک طراحی شده‌اند. هر مرحله به‌طور افزایشی نسبت به مرحله قبل پرهزینه‌تر است و بر جمع‌آوری اطلاعات اضافی برای کاهش عدم اطمینان تاکید دارد. نتایج این تجزیه‌وتحلیل یکپارچه به مجموعه‌ای از دستاوردهای قابل تحویل  تبدیل می‌شود که ورودی جلسات تصمیم‌گیری (Gates) را فراهم می‌کنند.
در مدل رایج 5 مرحله ای Stage-Gate – به‌جز یک مرحله آغازین یا همان مرحله ایده– وجود دارد. نام مراحل عبارت است از:

  • مرحله 0– کشف: کار مقدماتی طراحی‌شده که می‌تواند برای کشف و شناسایی فرصت‌های تجاری و ایجاد ایده‌های جدید از طریق روش‌های کمی و کیفی، تحقیقات بازار، روش‌های تولید ایده (مانند نقشه‌ ذهنی و طوفان فکری) و ابزارهای کاوش مسئله (همچون شکل ستاره‌ای ،SCAMPER، 5 Whys و TRIZ) انجام شود.
  • مرحله 1– محدوده: بررسی اولیه سریع و ارزان و محدوده‌سازی پروژه از طریق ابزارهایی مانند تحلیل SWOT
  • مرحله 2– طراحی (تعریف طرح کسب‌و کار) شامل تعریف و تحلیل محصول، طرح کسب‌و کار، طرح پروژه و بررسی امکان‌سنجی به کمک ابزارهایی مانند مدل کسب‌وکار Canvas
  • مرحله 3– توسعه: این مرحله ماحصل تمام برنامه‌ریزی‌ها و تحلیل‌های مراحل قبلی را به یک محصول فیزیکی یا نرم‌افزاری ملموس تبدیل می‌کند. در این مرحله، تیم پروژه بر اساس طرح کسب‌وکار تاییدشده در دروازه قبلی، فعالیت‌های طراحی دقیق و توسعه محصول را آغاز می‌کند. خروجی اصلی این مرحله، یک نمونه اولیه آزمایش‌شده از محصول است که آماده ورود به مرحله تست و اعتبارسنجی با مشتریان واقعی است.
  • مرحله 4– افزایش مقیاس (تست و اعتبارسنجی): هدف اصلی این مرحله، ارزیابی همه‌ جانبه محصول و برنامه بازاریابی در شرایط واقعی بازار است. این مرحله به‌دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا محصول توسعه‌یافته مورد پذیرش مشتریان قرار می‌گیرد و آیا فرایندهای تولید و عرضه به‌درستی عمل می‌کنند یا خیر.
  • مرحله 5– راه‌اندازی: این مرحله، نقطه اوج فرایند توسعه محصول است که در آن محصول به‌طور رسمی وارد بازار می‌شود. در این مرحله، برنامه‌های بازاریابی و تولید که در مراحل قبل توسعه یافته بودند، به‌طور کامل به اجرا درمی‌آیند. موفقیت در این مرحله به معنای تحقق اهداف تجاری پروژه و بازگشت سرمایه است. پس از عرضه نیز فرایند یادگیری و بهبود، مستمر ادامه خواهد داشت.

دروازه‌های Stage- Gate

قبل از هر مرحله، پروژه از دروازه‌ای عبور می‌کند که در آن تصمیم برای ادامه به جلو، بازگشت به عقب/ اصلاح، توقف فعالیت یا پایان فعالیت گرفته می‌شود. (تصمیمات Go/ Kill) این‌ها به‌عنوان ایست‌های بازرسی کنترل کیفیت با سه هدف عمل می‌کنند:

  1. اطمینان از کیفیت اجرا
  2. ارزیابی منطق کسب‌وکار
  3. تصویب طرح و منابع پروژه

دروازه‌ها عبارتند از:

  1. نمای ایده: این دروازه یک تعهد اولیه اما آزمایشی به پروژه را نشان می‌دهد مانند یک چراغ سبز سوسوزن. دروازه یک یک «نمای ملایم» است و به منزله قراردادن پروژه در معرض تعدادی از معیارهای کلیدی است که باید برآورده و رعایت شوند. این معیارها با هم‌ترازی استراتژیک، امکان‌پذیری پروژه، بزرگی فرصت و جذابیت بازار، مزیت محصول، توانایی استفاده از منابع شرکت و تناسب با سیاست‌های شرکت سروکار دارند. معیارها در این دروازه عبارتند از:
  • تناسب استراتژیک
  • جذابیت بازار
  • امکان‌پذیری فنی
  • متغیرهای کشنده (مانند منسوخ‌شدن، مسائل زیست‌محیطی و اقدامات قانونی)

در جلسه مربوط به این دروازه، ایده‌های پروژه بر اساس این چهار معیار، بررسی می‌شوند و فهرست معیارهایی که باید رعایت شوند، نمره‌گذاری می‌شوند. (بله/خیر) پاسخ به همه سوالات باید مثبت باشد. تنها یک «نه» پروژه را پایان می‌دهد. تصمیم‌گیرندگان نیز شامل افراد فنی و تجاری (بازاریابی) هستند.

2. نمای دوم مشابه دروازه قبلی است، اما در اینجا پروژه با توجه به اطلاعات جدید به‌دست‌آمده در مرحله یک مورد ارزیابی مجدد و سخت‌گیرانه‌تری قرار می‌گیرد. اگر تصمیم در این مرحله رفتن به مرحله بعد باشد، پروژه به مرحله هزینه‌های سنگین‌تری می‌رود. در دروازه دوم، پروژه در معرض لیستی از سوالات بررسی آمادگی و مجموعه‌ای از معیارها – مشابه آنچه در دروازه یک استفاده شد– قرار می‌گیرد. همچنین بازده مالی در دروازه دو ارزیابی می‌شود، اما فقط با یک محاسبه سریع و ساده مالی (به‌عنوان مثال، دوره بازگشت)

3. به‌سوی توسعه؛ آخرین دروازه پیش از ورود به مرحله مخارج سنگین (مرحله توسعه) است. به عبارت دیگر، دروازه سه نقطه عطف پایان‌دادن به پروژه یا ادامه کار است. همچنین دروازه سه نشانی از محصول و تعریف پروژه را ارائه می‌دهد. این دروازه پروژه را یک بار دیگر در معرض مجموعه معیارها مشابه آنچه در دروازه دو استفاده می‌شود، قرار می‌دهد. همچنین نتایج تجزیه‌وتحلیل مالی و موانع، بخش مهمی از این دروازه است.

4. به‌سوی تست؛ در این دروازه مسائل اقتصادی – از طریق تجزیه‌وتحلیل مالی تجدیدنظرشده بر اساس داده‌های جدید و دقیق‌تر– بررسی می‌شود. طرح آزمایش یا اعتبارسنجی مرحله بعدی برای اجرای فوری مورد تایید قرار می‌گیرد و برنامه‌های بازاریابی و عملیات دقیق برای اجرای احتمالی آینده بررسی می‌شوند.

5. به‌سوی راه‌اندازی؛ این دروازه دری را برای تجاری‌سازی کامل باز می‌کند، راه‌اندازی در بازار و شروع کامل تولید یا عملیات. دروازه پنج بر کیفیت فعالیت‌ها در مرحله تست و اعتبارسنجی و نتایج آنها تمرکز دارد. معیارهای عبور از این دروازه تا حد زیادی بر مثبت‌بودن نتایج آزمایش در مرحله چهار تمرکز دارند که شامل بازده مالی مورد انتظار، آیا طرح‌های راه‌اندازی و عملیات راه‌اندازی استوار باقی می‌مانند یا خیر و بررسی آمادگی است که آیا همه چیز برای پرتاب تجاری آماده است؟ در نهایت، عملیات و برنامه‌های بازاریابی برای اجرا در مرحله پنج بررسی و تصویب می‌شوند.

6. بازنگری پس از راه‌اندازی؛ پس از راه‌اندازی، نقطه‌ای است که پروژه و عملکرد محصول مورد بررسی قرار می‌گیرد.
هر دروازه شامل سه گام اصلی ورودی (تحویل‌های مرحله قبل که قرار است در دروازه ارزیابی شوند.)، معیارها (متریک‌هایی که جهت ارزیابی به کار می‌روند.) و خروجی (نتایج ارزیابی) است. هر دروازه، هدف متفاوتی دارد. به‌عنوان مثال، دروازه یک، یک نمای ملایم و اولیه از ایده‌های جدید است، در حالی که دروازه سه یک دروازه تصمی‌ گیری منطقی‌تر و سخت‌تر است که پروژه‌ها را برای ورود به مرحله توسعه تایید می‌کند. با این حال، هر دروازه به روشی مشابه، به‌صورت زیر ساختاربندی می‌شود:

  • دستاوردهای قابل تحویل: راهبر پروژه و تیمش، نتایج سطح بالای فعالیت‌های تکمیل‌شده در مرحله قبل را در اختیار تصمیم‌گیرندگان  قرار می‌دهند.
  • معیارهای تصمیم: هر پروژه بر اساس مجموعه‌ای مشخص از معیارهای موفقیت سنجیده می‌شود. معیارها باید اصولی و دقیق باشند تا به شناسایی زودتر محصولات برنده کمک کنند. فرایند معتبر Stage-Gate معمولا شامل شش معیار اثبات‌شده است. به‌عنوان مثال، در دروازه دو معیارهای تصمیم عبارتند از:
  • تناسب استراتژیک
  • محصول و مزیت رقابتی
  • جذابیت بازار
  • امکان‌سنجی فنی
  • شایستگی‌های هم‌افزایی/ اصلی
  • پاداش/ ریسک مالی
    همان‌طور که پیشتر اشاره شد، مدل Stage-Gate برای بهبود سرعت و کیفیت اجرای فعالیت‌های نوآوری محصول طراحی شده است. این فرایند به تیم‌های پروژه کمک می‌کند تا اطلاعات مناسب را با سطح دقیق جزئیات، در دروازه‌ای مناسب برای پشتیبانی از بهترین تصمیم ممکن آماده کنند. این فرایند با ارائه نقشه راه با تصمیمات، اولویت‌ها و موارد قابل تحویل واضح در هر دروازه، تیم پروژه را توانمند می‌کند.

یک چارچوب عملکرد نوآوری کامل

مفهوم‌سازی و توسعه محصولات و فناوری‌های جدید یکی از پیچیده‌ترین ابتکاراتی است که یک سازمان می‌تواند انجام دهد؛ زیرا ایده‌های جدید از ایده‌پردازی در مراحل امکان‌سنجی، توسعه و افزایش مقیاس و در نهایت به تجاری‌سازی منجر می شود.
فرایند Stage-Gate روشی آزمایش‌شده و اثبات‌شده برای هدایت سازمان در این زمینه است. در عین حال شرکت‌های با عملکرد برتر نیز متوجه می‌شوند که این تنها یک تکه از پازل موجود است، اگرچه بخش مهمی از قابلیت نوآوری داخلی آنهاست. فرایند Stage-Gate جدا از سایر قابلیت‌های نوآوری حیاتی به‌طور مجزا نمی‌تواند موفق باشد. در عوض، مجریان برتر نیز اقداماتی را انجام داده‌اند تا اطمینان حاصل کنند که استراتژی نوآوری، مدیریت پورتفولیو و فرهنگ آنها با فرایند Stage-Gate اختیارشده همسو و یکپارچه شده است.
در شکل زیر چارچوب عملکرد نوآوری شامل چهار ستون داخلی کلیدی ترکیبی که ارزش نوآوری را بر مبنای پایداری هدایت می‌کنند، نشان داده شده است:

شکل 4: چارچوب عملکرد نوآوری
شکل 4: چارچوب عملکرد نوآوری

 

چارچوب عملکرد نوآوری Stage-Gate یک رویکرد اثبات‌شده و مبتنی بر علم برای پیشبرد قابلیت نوآوری سازمانی و ارائه رشد سودآور است. مطابق با شکل بالا، چهار محرک اثبات‌شده در این چارچوب عبارتند از:

  • فرایند کشف تا راه‌اندازی Stage-Gate
  • استراتژی محصول+ فناوری
  • بهینه‌سازی نمونه کارها
  • رهبری فرهنگ

درپایان ذکر این نکته ضروری است که فرایند مرحله- دروازه کوپر، یکی از مشهورترین و موفق‌ترین روش‌های فرایند توسعه محصول جدید است که در جهت افزایش کارایی، کاهش ریسک و هزینه طراحی شده است. این روش، بر اساس تقسیم فرایند به چند مرحله و دروازه مشخص، از انجام فعالیت‌های غیرضروری و ناکارا جلوگیری می‌کند و تنها پروژه‌هایی را دربرمی‌گیرد که از نظر تجاری، بازاریابی، فنی و تولیدی دارای ارزش و قابلیت‌های متمایز و منحصربه‌فرد باشند.
این فرایند جهت تبدیل سریع و سودآور ایده‌های جدید به یک محصول موفق طراحی شده است. نرخ موفقیت این فرایند در بازار 2.5 برابر (63 تا 78 درصد) بیشتر از سایر روش‌ها یا فرایندهایی است که تنها به 24 درصد میزان موفقیت دست می‌یابند.

 

منابع

  1.  Robert G. Cooper, Winning at New Products, Fourth Edition
  2.  Scott J. Edgett, The Stage-Gate Model: An Overview, https://www.stage-gate.com/blog/the-stage-gate-model-an-overview
  3. Rafiq Elmansy, Stage Gate Process: The Complete Practice Guide, https://www.designorate.com/stage-gate-new-product-development-process, 05/15/2022
  4. The stage gate process: a project management guide, https://cloudcoach.com/blog/the-stage-gate-process-a-project-management-guide/
  5. Stage Gate process: How to prevent project risk, https://asana.com/resources/stage-gate-process
  6. http://www.stage-gate.com

 

0 نظرات کاربران
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
هرم مشارکت‌پذیری
هرم مشارکت‌پذیری
پایداری و مسئولیت‌پذیری اجتماعی در زنجیره تامین
پایداری و مسئولیت‌پذیری اجتماعی در زنجیره تامین
آموزش و پرورش سرمایه انسانی متخصص صنعت فناوری اطلاعات در عصر انقلاب صنعتی چهارم
آموزش و پرورش سرمایه انسانی متخصص صنعت فناوری اطلاعات در عصر انقلاب صنعتی چهارم
هوش مصنوعی و بازتعریف خدمات مالی
انقلاب مشترک انسان و هوش مصنوعی در صنعت مالی؛ روایت تازه از شماره دوازدهم فصلنامه فناوری‌های مالی