هم‌افزایی شرط رسیدن به توسعه است
هم‌افزایی شرط توسعه است

هم‌افزایی شرط رسیدن به توسعه است

هومن مسگری
هومن مسگری

معاون مشارکت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های داتین

پاسخ به یک سوال ساده، ما را به تعریف قابل قبولی از توسعه می‌رساند: «اگر به پشت سرمان نگاه کنیم، می‌توانیم بگوییم چه آثار مثبتی از خود به جا گذاشته‌ایم و چه نقشی در رشد خود، اطرافیان و کسب‌وکارمان داشته‌ایم؟» واژه توسعه قرن‌هاست پای ثابت بسیاری از محافل اقتصادی است و هر فردی تعریف مشخصی از آن دارد اما از نگاه من، توسعه یعنی وقتی در گذشته‌مان قدم می‌زنیم و در ایستگاه‌های متفاوت توقف می‌کنیم، نقطه اثرهای خود را ببینیم و بتوانیم درباره اتفاقات مثبتی که رقم زده‌ایم، حرف بزنیم. شرط اصلی برای رسیدن به این مرحله، اعتقاد داشتن به این موضوع است که ما، هم در بعد شخصی و هم در نقش‌های سازمانی، نیازمند بهبود عملکردهایمان هستیم؛ باید جاهای خالی را به معنای فرصت‌های جدید شناسایی کنیم و همزمان بدانیم می‌خواهیم این اتفاق را چگونه انجام دهیم و با چه محتوایی پیش ببریم؟

باید به توسعه نگاه فرایندی داشته باشیم

شرکت‌ها در هر چارچوبی که فعالیت می‌کنند، شبیه پازلی هستند که نیاز به کامل‌شدن دارند. اگر ما تعریف درستی از توسعه نداشته باشیم، ممکن است بعد از کسب چند موفقیت و رسیدن به سود، به این نتیجه برسیم که پازل‌مان به اندازه کافی تکمیل شده و دیگر جای خالی ندارد؛ این‌جا دقیقاً نقطه درجا زدن است چون ما فقط وقتی می‌توانیم به توسعه برسیم که قادر به دیدن کمبودها و نیازهایمان باشیم و برای رفع‌شان چاره‌جویی کنیم. بسیاری از پروژه‌ها به خودی خود توسعه نمی‌آورند اما از این منظر که باعث می‌شوند حوزه‌های قابل پیشرفت را بشناسیم و برای دستیابی به آنها تلاش کنیم، سازمان را در مسیر توسعه قرار می‌دهند. در این راه، بایستی محصولات‌مان را به بلوغ برسانیم و فرایندهایمان را اصلاح کنیم یا حتی اگر لازم بود، تغییرشان بدهیم. توسعه در داتین همین معنا را می‌دهد؛ یعنی ما به دنبال کامل‌کردن پازل داتین، فتح‌ زمین‌های بازی جدید و اضافه‌کردن ارزش‌افزوده آنها به کل سازمان هستیم. این بسترها می‌تواند در حوزه‌های مختلف فراگیری مالی یعنی بانک، بیمه، سرمایه‌گذاری، اعتبار، تأمین مالی جمعی و… باشد که انتخاب هر کدام‌شان برمبنای رویکرد متفاوت ما به مفاهیم «سودآوری»، «خلق ارزش» و «توسعه» صورت می‌گیرد. برای درک بهتر این رویکرد و چگونگی دستیابی به بسترهای جدید و همچنین خلق ارزش، باید به فرایند کار نگاه دقیق‌تری بیندازیم اما قبل از آن باید به مفهوم بسیار مهم دیگری توجه کنیم؛ من اینکار را با پاسخ به یک سوال انجام می‌دهم: «به نظر شما دو به‌علاوه دو همیشه چهار می‌شود؟ آیا این امکان وجود ندارد که نتیجه عددی بالاتر مثل پنج باشد؟»

هم‌افزایی مهم است نه کسب سود

منطق سوالی که مطرح کردم برمبنای عدد و رقم نیست و برای پاسخ‌دادن به آن نباید دنبال فرمول‌های ساده یا پیچیده ریاضی باشیم؛ هدف من رسیدن به مفهوم «هم‌افزایی» به معنای افزایش توانمندی‌ها و دایره اثرگذاری و تأکید بر نقش اساسی آن در رسیدن به توسعه است. هم‌افزایی وقتی شکل می‌گیرد که ما طی یک فرایند مشخص، نیازها و حوزه‌هایی که باید تقویت شود را شناسایی کنیم، تمرکز حداکثری روی رفع آن‌ها بگذاریم و سپس با راه‌هایی مثل مشارکت، سرمایه‌گذاری و… تلاش کنیم به خروجی مد نظر یعنی «ارزش افزوده» برسیم. در اینجا ممکن است تصور شود سود، همان ارزش است و می‌تواند ما را به توسعه برساند اما رویکرد ما در داتین و معاونت مشارکت‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها این‌طور نیست و ما به دنبال ایجاد مشارکت و هم‌افزایی به معنای اثرگذاری هستیم نه صرفاً کسب سود. در واقع شکل فعالیت ما با شرکت‌های سرمایه‌گذار جسورانه فرق می‌کند؛ اولویت اول آنها سرمایه‌گذاری روی استارت‌آپ‌ها با رویکرد کسب سود است. این مسیر گرچه به افزایش درآمد و پول منجر می‌شود اما الزاماً توسعه نمی‌آفریند. بنابراین هدف‌گذاری ما از جنس عددی و آماری نیست و ما در وهله نخست به دنبال سود نیستیم و هدف اصلی‌مان شناسایی حوزه‌های قابل پیشرفت، ایجاد مشارکت و هم‌افزایی برای تقویت آن‌ها و خلق ارزش افزوده است. به عبارت دیگر در رویکرد ما، دو به‌علاوه دو باید بشود پنج، یعنی چیزی فراتر از سودآوری و برای رسیدن به این هدف از روش‌های مختلف مانند سرمایه‌گذاری، مشارکت، سهام‌داری و… استفاده می‌کنیم. برای نمونه، مشارکت باعث می‌شود همه طرف‌ها به این نتیجه برسند که در پروژه نقش و جایگاه مشخص دارند و فعالیت‌هایشان به‌طور مستقیم و غیرمستقیم در رسیدن به هدف نهایی اثرگذار است. آنها چون خود را در موفقیت پروژه سهیم می‌دانند، سعی می‌کنند همراهی بیشتری نشان بدهند و نگاه توسعه‌ای به ماجرا داشته باشند.

نیازها باید هویت مستقل داشته باشند

پذیرفتن این موضوع که ما نیازمند بهبود عملکردهایمان هستیم، قدم نخست برای رسیدن به توسعه است بنابراین مهم است اولویت‌بندی داشته باشیم و بدانیم قرار است طی چه فرایندی و در چه حوزه‌هایی خودمان را تقویت کنیم. ما حوزه‌هایی که باید ورود کنیم را به تفکیک اهمیت‌شان و مبتنی‌بر چشم‌انداز داتین که توسعه فراگیری مالی است، دسته‌بندی کرده‌ایم و برحسب اولویت‌ها سراغ‌شان می‌رویم. این برنامه دقیقاً مثل یک رنگین‌کمان است که رنگ‌های مختلف آن، همان نیازمندی‌ها و حوزه‌های قابل پیشرفتی هستند که باید تکمیل‌شان کنیم و به بلوغ برسانیم. برای رسیدن به این مرحله، باید به حوزه‌هایی که نیاز به تقویت دارند، هویت مستقل بدهیم و آن‌ها را از مجموعه بزرگتری که زیر سایه آن قرار دارند، جدا کنیم. این اتفاق باعث می‌شود بتوانیم روی حوزه مورد نظر تمرکز کنیم و با ابزارهایی مثل مشارکت، سرمایه‌گذاری و … سریع‌تر و با کیفیت بیشتری به سمت هم‌افزایی و خلق ارزش پیش برویم. برای نمونه می‌توانم به شرکت ریتون اشاره کنم که با هدف افزایش تمرکز بر حوزه بیمه تاسیس شده است. پیش از این اتفاق، عمده خدمات و محصولات داتین حول حوزه‌های بانکی و مالی می‌چرخید و به صنعت بیمه به‌عنوان فرصت و بستری مهم، به نسبت اهمیتش پرداخته نمی‌شد، اما وقتی بیمه را به‌عنوان یک نیاز اساسی و بستری برای پیشرفت در نظر گرفتیم و با راه‌اندازی ریتون، هویت مستقل به آن دادیم، طرف‌های ذی‌نفع به این نتیجه رسیدند که باید مشارکت جدی‌تر و نگاه توسعه‌ای به ماجرا داشته باشند و تمرکز بیشتری روی بهبود راهکارهای بیمه بگذارند. همین روند در حوزه سرمایه‌گذاری با سهام‌دار شدن در شرکت بلوط انجام شد و ویپاد هم با هدف فراگیری مالی و اثرگذاری بیشتر در حوزه خدمات بانکی و تسهیلات خرد راه‌اندازی شد.

توسعه چه زمانی محقق می‌شود؟

اکنون می‌توانیم به سوال اول‌مان برگردیم و این‌بار با تغییراتی آن را از خودمان بپرسیم: «چه زمانی می‌توانیم بگوییم به توسعه مدنظرمان رسیده‌ایم؟» پاسخ دادن به این سوال کار ساده‌ای نیست چون ما با یک مفهوم چند وجهی روبه‌رو هستیم که بنا به شرایط، نیازمندی‌ها، توانمندی‌ها و اهداف تغییر می‌کند. اینکه چه زمانی به چه حوزه‌ای از فراگیری مالی ورود کنیم، کدام حوزه را در اولویت قرار دهیم، مکانیزم مشارکت‌مان را چگونه تعیین و بر چه مبنایی پیش ببریم، از چه ابزارها و روش‌هایی استفاده کنیم و… همگی چالش‌های مهمی است که باید برایشان از پیش فکر کرده باشیم. با همه این‌ها می‌توان گفت اگر بتوانیم بسترهای جدیدی به سازمان اضافه کنیم و در این مسیر به یک هم‌افزایی برسیم و ارزش جدیدی خلق کنیم، آن‌ موقع به هدف‌مان یعنی دستیابی به توسعه نزدیک‌تر شده‌ایم.

0 دیدگاه‌
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

مطالب مرتبط