آلفرد مارشال، اقتصاددان: «بیمه بهایی است که برای رهایی از عدم اطمینان میپردازیم.»
فراگیری مالی و سیاست های فقرزدایی
نابرابری های اقتصادی و اجتماعی در دهه های اخیر، با نرخ رشد بالا در اغلب کشورها از جمله ایران افزایش یافته است. عدم دسترسی آسان و مقرون به صرفه به خدمات مناسب مالی، همواره مساله ای جهانی بوده است. تخمین زده می شود که حدود 2.9 میلیارد نفر از مردم جهان به منابع رسمی بانکداری و خدمات مالی دسترسی ندارند. (میریالا شکار، صبادا ویرامانی،2017) این امر زمانی بسیار خطیر و حیاتی جلوه میکند که بدانیم بخش زیادی از این مردمان از گروههای آسیبپذیر جوامع مختلف اند.
طبق آمار بانک جهانی، در سال ۲۰۰۶ میلادی، 20 درصد از مردم جهان در فقر مطلق به سر میبردند. این رقم ۱۰ سال بعد، یعنی در سال ۲۰۱۶ به زیر ۱۰ درصد رسید. یکی از سیاستهای اصلی بیشتر کشورهای دنیا، مبارزه با فقر و کاهش اختلاف طبقاتی در جامعه است. در کشورهایی با اقتصاد ناپایدار و تورم مزمن مانند ایران، این مساله اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ زیرا قشر مستضعف جامعه روزبهروز فقیرتر شده و فاصله طبقاتی افزایش مییابد. همچنین شیوع بیماری کرونا در سالهای اخیر مزید بر علت شده و قدرت خرید مردم را کاهش داده است. فراگیری مالی یکی از بهترین استراتژیها برای کاهش فقر و فاصله طبقاتی در جوامع است؛ زیرا افراد با توانمندشدن، از فقر خارج میشوند.
بانک جهانی از مدتها پیش اهمیت توانمندسازی مالی خانوادهها را در مبارزه با فقر درک کرده بود و به همین دلیل برنامهای را با عنوان فراگیری مالی از سال ۲۰۱۴ آغاز کرد که هدف آن گسترش دسترسی همه جمعیت جهان به ابزارهای اولیه اما ضروری مالی بود. منظور از ابزارهای مالی ضروری عبارت از حساب یا هر موجودیت مالی دیگر مبتنی بر پول رایج (کیف پول دیجیتالی، کارت و غیره) است که به یک فرد امکان بدهد حداقل از پنج خدمت پایهای مالی یعنی پرداخت، پسانداز، اعتبار، انتقال ارزی خُرد و بیمه بهرهمند شود. این برنامه باعث شد بهتدریج بحث فراگیری مالی به ادبیات سیاستگذاری بسیاری از کشورها وارد و در برخی کشورها به یکی از اجزای کلیدی برنامههای توسعهای و فقرزدایی بدل شود.
اما چرا فراگیری مالی ناگهان چنین اهمیتی یافت؟ علت آن را باید در تحولی جستوجو کرد که در معنای فقر و سیاستهای فقرزدایی در ادبیات اقتصادی رخ داده بود. طی سالیان مدید، فقر در ادبیات اقتصاد توسعه، کمتربودن درآمد از هزینههای ضروری معنا میشد؛ اما «آمارتیا سن» اقتصاددان، تعریفی جدید از فقر به دست داد که منجر به تغییر سیاست های فقرزدایی در دنیا شد. او معتقد بود فقر، نداشتن پول نیست بلکه نداشتن قابلیتهای لازم برای تحقق استعدادهای فردی و محرومیت از فرصتهاست.
از همین رو تأمین مالی خُرد، از مهم ترین موضوعات در دنیای معاصر و مدرن امروز شده است. این تأمین مالی از طریق دسترسی شهروندان به ابزارهای ساده مالی رخ میدهد. درحقیقت امروزه فراگیری مالی حداقلی، جزئی و خُرد، از حقوق گریزناپذیر شهروندی است و هیچ شخص، نهاد و دولتی حق ندارد افراد را از داشتن این حق محروم کند. ایجاد توانمندی در افراد در این زمینه به فراگیری مالی در اقتصاد کمک خواهد کرد؛ چراکه این اتفاق نه تنها مشارکت شهروندان را در امور اقتصادی افزایش میدهد؛ بلکه به رشد کسبوکارهای کوچک و متوسط هم کمک خواهد کرد.
بیمه و فراگیری مالی
بیمه یکی از پنج خدمت پایه در فراگیری مالی است. خدمات بیمه در سطوح مختلف باعث میشود تا افراد و کسبوکارها درصورت مواجهه با اتفاقات، خطرات و حوادث احتمالی فردی و جمعی در آینده مانند سیل، زلزله، بیماری و فوت، تصادف و…، میزان ضرر را به حداقل برسانند. از آنجایی که افراد فقیر جامعه بسیار آسیبپذیر هستند، ممکن است با یک اتفاق مانند بیماری یا ازدستدادن شغل، آسیبهای جبرانناپذیری ببینند. بنابراین داشتن برخی بیمهها مانند بیمه سلامت، عمر و موارد مشابه برای این افراد ضروری است.
بیمه در شکل سنتی خود، نوعی از تعاون و همیاری اجتماعی ا ست بهمنظور سرشکنکردن زیان فرد یا افراد معدود، بین همه افراد گروه یا جامعه که در قرن اخیر در قالبی نوین و بر پایه علومی همچون اقتصاد، حقوق و آمار بنا شده است. اقتصاددان مشهور «آلفرد مارشال» در کتاب اصول علم اقتصاد خود مینویسد: «بیمه بهائی ا ست که برای رهایی از عدم اطمینان میپردازیم.»
در میان مباحث مربوط به تولید و سرمایهگذاری، شاید هیچ یک به پیچیدگی مسأله نااطمینانی و راهکارهای غلبه بر آن نباشد. درواقع با وجود دنیای سرشار از نااطمینانی و ریسک، هرگونه سرمایهگذاری امری غیر عقلایی مینماید؛ مگر آنکه با استفاده از ابزارهای مختلفی بتوان این نااطمینانی را کاهش داد یا لااقل تبعات آن را در میان افراد بیشتری توزیع کرد. از همین روست که بیمه را امروزه بهعنوان ستون فقرات سرمایهگذاری میشناسند و شکوفایی آن را ضامن ثبات و پایداری تولید میدانند. درک علل سطح پایین سرمایهگذاری و به دنبال آن، میزان تولید در کشورمان و همچنین نرخ پایین فراگیری مالی نیز، بدون واکاوی جایگاه صنعت بیمه و وضعیت کنونی آن در اقتصاد ایران، میسر نیست.
بیمه نقشی حیاتی و اجتناب ناپذیر در رشد اقتصادی دارد. (چن و همکاران، 2012) امروزه این صنعت جزئی لاینفک از نظام مالی کشورها محسوب می شود و در کنار دیگر نهادهای مالی مانند بانک ها و بازار سرمایه، وظیفه تامین مالی واحدهای اقتصادی را بر عهده دارند. (حسن زاده و کاظم نژاد، 1387) بهعلاوه صنعت بیمه با ایجاد امنیت و اطمینان، زمینه توانمندی افراد و جامعه و گسترش فعالیت های تولیدی را فراهم می آورد. (صفدریان و همکاران، 1397) منابع صنعت بیمه و شیوه صحیح سرمایه گذاری در این صنعت، علاوه بر رشد توانگری، به تورم زدایی و افزایش توان اقتصادی کشور منتهی خواهد شد. (سلیمانی، رئیس کل سابق بیمه مرکزی)
بهطور کلی شرکتهای بیمه، حق بیمه پرداختی مشتریان را سرمایهگذاری میکنند و با تشکیل سبد منطقی سرمایهگذاری -بر اساس آییننامههای بیمه مرکزی- خروجی مناسب و اطمینان بخشی را برای بیمهگذاران و سهامداران ایجاد می کنند. صنعت بیمه با انجام فعالیتهایی مانند سرشکنکردن ریسک ها از طریق ذخیرهسازی حق بیمه برای پوشش تعهدات مشتریان و پوشش ریسک ها در عرصه تامین مالی و سرمایهگذاری، منجر به تامین مالی می شود.
بیمه عمر و فراگیری مالی
وقتی از منظر اجتماعی و تامین مالی خُرد برای آحاد شهروندان به موضوع نگاه کنیم، از مجموع محصولات و رشته های بیمه ای، در کنار برخی محصولات پشتیبان مانند بیمه های اتومبیل، بیمه های زند گی اهمیت به سزایی پیدا می کنند. بیمه عمر در میان رشته های متنوع بیمه ای همواره جایگاه ویژهای را در صنعت بیمه به خود اختصاص داده است. دلیل این است که پوشش های این بیمه نامه مستقیما متوجه انسانها است که بهعنوان منابع و سرمایه های انسانی در هر اقتصادی بسیار ارزشمند هستند. با داشتن بیمه عمر، هر فردی میتواند آرامش خاطری را برای آینده خود ایجاد کند و از سوی دیگر با سرمایه های حاصل از آن می تواند در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور سهیم باشد.
در میان تمام انواع پسانداز، بیمه عمر یک ویژ گی متمایز دارد؛ در کنار پساندازهای بلندمدت، پوشش های درمانی مختلف و نیز بهره مندی از پوشش های بازنشستگی را نیز فراهم می آورد که در شرایط پیچیده کنونی، از ورشکستگی اقتصادی و ناتوانی در پوشش هزینه های درمان پیشگیری می کند. علی رغم این نقش و اهمیت، متاسفانه تقاضاهای بیمه زند گی تابعی از متغیرهای بنیادین مانند درآمد، اشتغال، تورم، سطح تحصیلات، شهرنشینی، فقر و… است. (لی و همکاران، 2013)
با نگاهی به سابقه تاریخی بیمه عمر در ایران میتوان دید که بیمه عمر از سال ۱۳۱۱ وارد ایران شده و از طریق شرکتهای مختلف بیمه خارجی و داخلی به بیمه گذاران خدمات گوناگون بیمهای ارائه شده است. علی رغم سابقه طولانی این بیمه نامه، متاسفانه با پوشش تنها 20 درصد از مردم ایران، ضریب نفوذ و آمار دارندگان این بیمهنامه چشمگیر نیست و این موضوع یکی از نگرانیهای بخش بیمهای کشور شده است.
عوامل متعددی بر این موضوع تاثیرگذار است:
عوامل اقتصادی
نرخ بالای تورم و سطح پایین درآمدی بیشتر اقشار جامعه که قدرت خرید آنها را حتی برای تامین نیازهای اولیه کاسته است.
عوامل فرهنگی و اجتماعی
ناآشنایی و عدم شناخت کامل از بیمههای عمر، باورهای سنتی و اشتباه در بین اقشار مختلف (از جمله اینکه «مرگ دست خداست» و «هر چه سرنوشت باشد» و…)، نبود دانش بیمهای و شناخت واقعی نسبت به بیمهنامههای عمر، ریسکگریزبودن ایرانیها و نداشتن برنامه بلندمدت برای زند گی، تلقی نادرست از کفایت بیمه های پایه (بیمههای اجتماعی) برای جبران زیان ها و خسارت های احتمالی.
عوامل مربوط به ساختار شرکتهای بیمه
ترجیح بیمههای شخص ثالث و بیمه نامه های درمان در کنار اجباریبودن برخی رشته ها، عدم اطلاع رسانی درست و کافی از سوی بنگاه های بیمه ای و بیمه مرکزی، اشتباهات و سوءاستفاده های برخی عوامل شبکه بازاریابی و فروش بیمه های عمر، تبعات ناشی از تحریم های ظالمانه و نبود ارتباطات بین المللی و عدم همکاری با شرکت های جهانی مانند آلیانز و آکسا در زمینه بیمه های عمر.
فقدان زیرساخت های فناوری محور
بازیگران سنتی بیمه در ایران گرچه اکثر خدمات بیمه را ارائه میکنند، اما شیوه کار بهصورت سنتی و نداشتن پلتفرم هوشمند مقایسه قیمت یا صدور بیمه نامه، لزوم فعالیت استقرار سامانه های فناوری محور و استارتآپها را در این بخش محسوس کرده است. البته وجود موانع قانونی در بیمه مانند سایر حوزهها یکی از چالشهای اصلی توسعه استارتآپهاست.
فناوری های مالی و فراگیری مالی
اقتصاد ایران طی سال های اخیر شرایطی ویژه و منحصربه فرد را تجربه کرده و انتظار میرود این شرایط در سالهای آینده نیز ادامه داشته باشد. بروز بیکاری، کاهش ارزش پول ملی، وابستگی بیش از حد به درآمدهای نفتی، تحریم و تبعات آن، واردات بی رویه، نامناسببودن فضای کسب وکار از مهم ترین مشکلات و چالش های اقتصاد ایران طی یک دهه اخیر بوده است. در چنین شرایطی، صنعت بیمه وظیفه دارد که توان و قدرت خویش را در ارائه تامین، تشکیل و تجهیز سرمایه، تقویت بنیه سرمایه گذاری اقتصادی و توانمندسازی اقشار فرودست جامعه نشان دهد. صنعت بیمه می تواند از طریق افزایش ثبات مالی، تکمیل برنامههای تأمین اجتماعی دولت ها، افزایش پساندازهای مولد و مدیریت ریسک ها و کاهش خسارات، بر رشد و توسعه اقتصادی تاثیر سازنده بگذارد.
بهطور تجربی و از لحاظ نظری ثابت شده که نوآوریهای بیمه -چه در تنوع محصولات و پوشش ها و چه از نظر بسترهای هوشمند و فناورانه فروش بیمه نامه و ارائه خدمات- بخشی جدایی ناپذیر از فرایندهای فراگیری مالی ا ست. بهجز طراحی و ارائه محصولاتی که متناسب با نیازهای جامعه و کاهش دهنده محدودیت های مالی اقشار و آحاد آن است، ایجاد زیرساخت های عرضه محصول و ارائه خدمات برای تامین نیازهای افراد جامعه و تسهیل دسترسی های مورد نیاز بهعنوان بخشی از استانداردهای فراگیری مالی- نیز از مسئولیت های اساسی شرکت های بیمه است.
این بسترها و راهکارها نه تنها سرعت و سهولت ارائه خدمات و گسترش پوشش های بیمه ای را از منظر جغرافیایی، تنوع خدمات و افزایش ضریب نفوذ افزایش می دهد، بلکه زمینه هایی را برای شرکت ها و مؤسسات بیمه ای ایجاد می کند که با استفاده از امکانات و قابلیت هایی نظیر یادگیری ماشین، هوش مصنوعی، فناوری بلاکچین و تله ماتیک، به تجزیهوتحلیل اطلاعات و رفتار مشتریان، تحلیل روندها، پیشبینی نیازهای آینده، حفاظت و نگهداری از مصرف کننده و مشتری بپردازند و ضریب نفوذ بیمه، فراگیری مالی و درنتیجه سودآوری خود را افزایش دهند.
امروزه تصور فراگیری مالی بدون انواع فناوریهای دیجیتال غیرممکن است. دادههای بزرگ و بازار وسیع در کنار تسریع و تسهیل خدمات با بالاترین کیفیت، از مفاهیم اساسی و جهت گیری های اصلی توسعه نوآوری برای بیمه است. دادههای مالی و اکچوئری اختصاصی هر مشتری، داده های مربوط به ادعاها و خطرات تولیدکنند گان و… از اساسی ترین داده ها و اطلاعاتی است که تقریباً مبنای تصمیمات مهم بیمه گران را تشکیل می دهد. امروزه، فناوری پیشرفت قابل توجهی در جمع آوری و تجزیهوتحلیل بسیاری از اطلاعات ساخت یافته مربوط به محصولات و مشتریان داشته است و بیمه شد گان، نمایند گان، کارگزاران، پذیره نویسان، مدیران و بسیاری از کارکنان صف و ستاد شرکتهای بیمه، باید آماده یادگیری و بهره برداری از سیستم ها و فرایندهای پیچیده پردازش داده و اطلاعات باشند. از آنجا که دستیابی و بهر ه مندی از این دانش ها و مهارت ها با شیوه های سنتی ممکن نیست، لازم است شرکت های بیمه ، متاثر از تغییر و تحولات مدرن در عصر دیجیتالی و جهان شبکه ای، جهت گیری سیاست گذاری های خود را در حوزه راهکارهای فناوری محور، متناسب سازی کنند.
در دنیای کنونی با اینشورتک، دیگر نیازی به فرایندهای طولانی و سنتیِ گرفتن بیمه نیست و بهصورت آنلاین و در عرض چند دقیقه میتوان انواع بیمه را خریداری کرد. (البته با لحاظ محدودیت های ذاتی صدور بیمه نامه) بنابراین همه افراد در نقاط مختلف میتوانند بهراحتی از آن استفاده کنند.
بازار امروز بهقدری گسترده است که مصرف کننده، گاهی اوقات دانش و مهارت لازم را برای تسلط بر این موارد ندارد و این شرکت های بیمه هستند که باید با رویکرد فراگیری مالی، زمینه ها و بسترهای لازم را برای تحقق این امر مهم فراهم آورند. فراگیری مالی به دنبال حذف موانع برای استفاده از خدمات مالی در بین تمامی افراد حقیقی و حقوقی جامعه است و هدف آن رسیدن همه مردم به خدمات برابر مالی است. بنابراین شرکت ها و مؤسسات مالی به طور عام و بیمه ها به طور خاص میتوانند با اتخاذ این استراتژی و راهبرد کلان، به کاهش فقر و فاصله طبقاتی، رشد تولید و اشتغالزایی، رشد کسبوکارهای کوچک و متوسط، کاهش فساد مالی، بهبود فضای سرمایهگذاری، توانمندسازی اقشار فقیر و ضعیف جامعه و تسهیل و تسریع در خدمات، یاری کنند.
نویسنده: رامیز قلینژاد، مدیر ارتباط با مشتریان بیمه پاسارگاد
منبع: فصلنامه فناوریهای مالی