برای رسیدن به تعریفی متفاوت از نوآوری شاید بهتر باشد به گفتهای از والتر برنر، استاد دانشگاه سنت گالن سوییس دررابطه با تحول صنایع با دادهها رجوع کنیم. به عقیده او، امروز استفاده یکپارچه از داده، درحال ایجاد تحول در زمینه مدلهای کسبوکار، محصولات و خدمات جدید، ایجاد فرایندهای جدید، امکانات بهتر و درنهایت ایجاد رویکردی است که ما به اسم نوآوری و تحول دیجیتال -توام با هم- در کسبوکارهای مختلف میشنویم. دو رویکرد همسو که با ایجاد همافزایی، آینده صنایع مختلف بهخصوص صنعت بیمه را در دست دارند.
علی بنیادی، معاون طرح و توسعه بیمه مرکزی، نوآوری را ضرورت امروز صنعت بیمه کشور میداند و برای آن حد و مرزی قائل نیست. به گفته او نوآوری رویکردی است که در تمامی لایههای زنجیره ارزش بیمه میتواند به کار گرفته شود و محدودیتی برای آن وجود ندارد.
او در باره تعریف نوآوری در بیمه و تشریح ابعاد آن میگوید: «نوآوری در بیمه میتواند ابعاد گستردهای داشته باشد. درواقع وقتی صحبت از نوآوری در بیمه در میان است، شامل نوآوری در محصول، نوآوری در فرایند و حتی نوآوری در سازمان و مدیریت خواهد بود و نمیتوان نوآوری را به لایه خاصی از روند بیمهگری محدود کرد. ناگفته نماند که نوآوری فقط خلاقیت و تولید ایدههای منحصربهفرد نیست. درواقع، نوآوری با شناسایی نیازهای برآوردهنشده، بازارهای بهرهبردارینشده و هدایت این بازارها بهسمت راهکارها و مدلهای تجاری جدید انجام میپذیرد. با این اوصاف نوآوری در بیمه میتواند در همه ابعاد جریان داشته باشد و نمیتوان آن را به موضوع خاصی محدود کرد. نوآوری در بیمه مانند دیگر صنایع حدومرزی ندارد.»
اما تحول دیجیتال که امروز کلیدواژه متعارف و متداول صنعت بیمه شده معنا و مفهومی متفاوت از روندهای نوآورانه دارد. معاون طرح و توسعه بیمه مرکزی در تفهمیم این موضوع میگوید: «تحول دیجیتال تسریعکننده و تسهیلگر روند نوآوری با ابزارهایی نظیر فناوری و… است که برای ارائه خدمات و محصولات به مشتریان به خدمت گرفته میشود. تحول دیجیتال میتواند تسریعگر روند بیمهگری باشد اما لزوما به معنای نوآوری در فرایند یا محصولات نباشد.»
به عقیده علی بنیادی چه نوآوری، چه تحول دیجیتال یا هر کلیدواژه دیگری که شاید روزگاری دیگر وارد دایره لغات بیمهگران شود؛ درنهایت فقط باید برای یک هدف غایی به کار گرفته شود: بهبود تجربه مشتری! «مهم نیست که چه لفظی با چه مفهومی را به کار میبریم. مهم این است که بیمهگران چه تجربه روشن و مناسبی در ذهن مخاطب که همان بیمهگذاران و بیمهشوندگان هستند به وجود میآورند. این اتفاق یا از طریق توسعه فناوری در تسریع امور اتفاق میافتد یا از طریق ارائه محصولات نوین و نوآوری در فرایندها.»
توجه به نوآوری وظیفه همه ارکان اکوسیستم بیمه است
پیچیدگیهای ذاتی صنعت، گرهخوردن ریسک به تاروپود آن، کوتاهبودن عمر مدیریت مدیران، طولانیبودن مدت بازدهی سرمایهگذاری در حوزه فناوری و… همهوهمه سبب شده تا نوآوری با چالشهای بیشتری برای ورود به این صنعت، نسبت به سایر صنایع مواجه باشد. در این میان، مسئولیت اصلی ماجرا به عهده کدام یک از ارکان صنعت بیمه است؟ گروهی همواره نهاد ناظر در کشور را به نقد میگیرند و آن را سرعتگیر بزرگ اقدامات نوآورانه میپندارند که با ادامه اجرای آییننامههایی به دور از نیازمندیهای روز بیمهگران، روند نوآوری در صنعت را کند کرده است. گروهی دیگر نیز شرکتهای بیمه و عدم رغبت آنها به انجام سرمایهگذاری در این باره را مقصر بزرگ ماجرای رخوت و کندی نوآوری در بیمه تلقی میکنند. در این میان این سوال مطرح است که نوآوری در بیمه باید از درگاه چه گروهی آغاز شود؟
به عقیده علی بنیادی نمیتوان در موضوع نوآوری در بیمه هیچ گروه و طیف خاصی را مورد نقد قرار داد؛ چراکه نوآوری فقط زمانی اتفاق خواهد افتاد که همه اجزای یک اکوسیستم با هم در جهت همافزایی گام بردارند.
او در این باره توضیح میدهد: «نمیتوان در اکوسیستمی مانند بیمه توقع نوآوری داشت اما اجزای آن را در اجرای این مهم از هم جدا دانست. اجرای نوآوری زمانی محقق خواهد شد که رگولاتور و تمامی بازیگران اصلی اکوسیستم بیمه همسو و همهدف با هم باشند. مسئله این است که در روند اقدامات نوآورانه نمیتوان توقع رفتار ابلاغی از سوی رگولاتور را داشته باشیم و نهاد ناظر را عهدهدار اول اجرای اقدامات نوآورانه بدانیم. در اصل مهمترین مسئله، رسیدن شرکتهای بیمه به درکی از نیاز به نوآوری در ارائه محصول و خدمات است که درنهایت به افزایش رغبت مشتریان آن ختم میشود. در این میان هیچ نهادی بهتنهایی عهدهدار اجرای اقدامات نوآورانه در صنعت نیست بلکه همه اجزای اکوسیستم باید با هم همافزایی داشته باشند. هیچ یک از بازیگران اکوسیستم بیمه، بیرون از این ماجرا نیستند. ارزیابان خسارت، کارگزاران بیمه، نمایندگان و اکچوئران، شرکتهای بیمه و حتی سندیکا باید در این زمینه سهم خود را بهجا بیاورند.»
به عقیده معاون طرح و توسعه بیمه مرکزی بهکارگیری روند نوآوری در صنعت بیمه نه فقط با همکاری مداوم همه اجزای اکوسیستم بیمه که مشارکت بازیگران دیگر اکوسیستمها مانند فینتک و… را نیز میطلبد: «بازیگران بیرونی میتوانند سرریز فناوریهای بهکارگرفته خودشان را به صنعت بیمه روانه کنند. بنابراین نمیتوان بهصراحت گفت که مسئول اجرای نوآوری در بیمه فقط رگولاتوری است یا فقط شرکتهای بیمه باید دست به چنین اقداماتی بزنند. نه چنین نیست. همه اجزای اکوسیستم، مسئول و عهدهدار اقدامات نوآورانه در صنعت بیمه هستند ولیکن با سهمهای متفاوت از هم!»
سندباکس، درگاه تعامل نهاد ناظر با کسبوکارهای نوپا
هرچند مشارکت و همافزایی اجزای مختلف یک اکوسیستم میتواند محرک بزرگ روند نوآوری و تحول دیجیتال در صنعت تلقی شود ولی در این میان، چالش بزرگ تضارب آرا و زاویه نگاههای متفاوت بهسبب منافع مختلف در درازمدت است که روند اقدامات نوآورانه در صنایع مالی بهخصوص صنعت بیمه را با کندی روبهرو خواهد کرد.
با توجه به بروز نگاههای متفاوت بهسبب نیازمندیهای متفاوت بود که سندباکسها در صنایع مالی دنیا اجرایی شدند، رویکردی که امروز در صنعت بیمه کشور نیز نیاز آن بهشدت احساس میشود. علی بنیادی در بیان نیاز به اجرای سندباکس در صنعت بیمه مثال روشنی از تفاوت آرا در یک زمینه خاص فناوری میآورد.
او با توضیح استفاده از ابزارهای فناورانه مانند هوش مصنوعی در صنعت بیمه، لزوم داشتن محیط آزمون امن برای آزمودن کسبوکارهای نوپا با نیازمندیهای نو را این طور تشریح میکند: «به نظر شما مبدا شروع استفاده از هوش مصنوعی در صنعت بیمه کجاست؟ سوالی بهظاهر ساده که پاسخ آن با زاویه دیدهای مختلفی همراه است. عدهای در پاسخ به این سوال سراغ پایینترین لایهها میروند و از شروع حرکتهای فناورانه برای برآوردن نیازهای مشتریان میگویند؛ یعنی ظهور فناوری در سطحی که در ارتباط مستقیم با مشتریان و برآوردن نیازهای آنها برحسب شکایتهای رسیده قرار دارد. درمقابل عدهای دیگر جریان حرکت از لایههای زیرین برای تحرکات فناورانه را منفعلانه میدانند. به عقیده این عده باید فناوری را با نگاه از بالا و منطبق با ارزشهای کسبوکار وارد کرد. گروه سومی نیز هستند که پای رگولاتوری را وسط کشیدند و از محدودیت آییننامه و مقررهها گفتند. این عده میگویند حتی اگر مسیر توسعه فناوری از ارزشهای کلان کسبوکار شروع شود باز ممکن است در مخالفت و مغایرت با آییننامهها و مقررات باشند. بنابراین مبدا شروع استفاده از هوش مصنوعی از سندباکس است و قطعا در شرایط یک محیط آزمون امن است که میتوان همه اطراف ذینفع در روند بهکارگیری فناوریهای نوین را با هم همسو کرد.»
به گفته علی بنیادی، مهمترین رویکرد سندباکس صنعت بیمه کشور، آزمودن قابلیتها و توانایی شرکتهایی است که با استفاده از ابزارهای فناورانه بهدنبال ارائه خدمات بیمه هستند مانند آن دسته شرکتهایی که میخواهند با استفاده از فناوریهای روز، مستقیم صدور بیمهنامه نیز داشته باشند. موضوعی که به سبب آییننامهها و مقررههای فعلی نهاد ناظر ممکن است با محدودیتهایی روبهرو شود. به زعم معاون طرح و توسعه بیمه مرکزی راهکار اصلی برای حل این چالش بزرگ امروز صنعت بیمه اجرای سندباکس بیمه و آزمودن این دسته فعالان صنعت در این بستر است.
درواقع مهمترین مزیت سندباکس نیز ایجاد فضایی برای بروز نوآوری و آزمایش آن و حل تعارضهای احتمالی با قوانین رگولاتوری است که از این طریق، نهاد ناظر با خاطری آسوده با نوآوریها به تعامل میپردازد.
به عقیده معاون طرح و توسعه بیمه مرکزی، ساختار سندباکس باید ارتباط میان رگولاتور و کسبوکارها را در قالب مشاوره و همکاری فعال طرفین ایجاد کند که از طریق این همکاری، رگولاتور قادر خواهد بود سیاستها و قوانین را در طول یک فرایند عملیاتی بهصورت چابک اجرا، نتایج را در فضایی شفاف مشاهده و ریسکهای کسبوکار جدید را بهطور دقیق شناسایی و مدیریت کند. از سوی دیگر سندباکس برای کسبوکارها و نوآوران این فرصت را فراهم میکند که در کمترین زمان ممکن به بازار و محیط عملیاتی دسترسی داشته باشند.
سندباکس کمکی به کسبوکارها برای آزمایش محصولات و خدمات در محیط کنترلشده است و ضمن مدیریت ریسک، مدتزمان رسیدن به یک محصول بالغ و معرفی آن به بازار رقابتی را بسیار کوتاه میکند. با این هدف بود که به گفته معاون طرح و توسعه بیمه مرکزی برای استقرار و اجرایی سازی سندباکس بیمه، طرح یکی از مهمترین آییننامههای سالهای اخیر نهاد ناظر را کلید زد؛ آییننامه تاسیس و فعالیت شرکتهای فناور بیمه (اینشورتک).
آییننامه فعالیت شرکتهای فناور بیمهای؛ نقطه عطف یک تعامل
بهحتم هوشمندسازی نظام تشخیص و پرداخت بیمه نقش موثری در ارتقای کیفیت و کمیت ارائه خدمات دارد و نیازها را برمبنای توانمندیها و راهکارهای درست علمی و تخصصی پاسخ میدهد. بر همین اساس بود که آییننامه هیئت وزیران، وزارت امور اقتصادی و دارایی و بهتبع آن بیمه مرکزی را مکلف به توسعه فناوری و نوآوری در حوزه صنعت بیمه کرد. در آییننامه هیئت وزیران تاکید شده که وزارت امور اقتصادی و دارایی موظف است برای تحقق این موضوع، درراستای ایجاد سازوکارهای لازم برای هوشمندسازی نظام تشخیص و پرداخت بیمه؛ نسبتبه ارتقای نظام اعتبارسنجی و مدیریت خطر و توسعه ابزارهای بیمهای لازم برای محصولات دانشبنیان و سکوهای ارائهدهنده خدمات بیمهای با رعایت قوانین و مقررات مربوطه اقدام کند.
معاون طرح و توسعه بیمه مرکزی نیز با اشاره به مسئولیتی که هیئت وزیران بر دوش بیمه مرکزی درراستای توسعه راهکارهای فناورانه گذاشته، آن را یکی از مهمترین اقداماتی میداند که بهسبب این الزام، امروز برای بیمه مرکزی اهمیتی دوچندان پیدا کرده است.
علی بنیادی در تشریح آییننامه تاسیس و فعالیت شرکتهای فناوری بیمه میگوید: «آییننامه تاسیس و فعالیت شرکتهای فناور بیمهای در همان بدو امر با نقدهای بسیاری همراه شد. عدهای آن را درجهت رگولیتشدن بیشتر صنعت و ایجاد مقررههای دستوپا یر جدید از سوی بیمه مرکزی تلقی کردند و عدهای دیگر با این انتقاد پیش آمدند که آیا قرار است به شرکتهای فناور بیمهای مجوز صدور بیمهنامه داده شود؟ موضوع این است که آییننامه فعالیت شرکتهای بیمه صرفا درجهت توسعه دانشبنیان و فناوری است و صرفا درراستای چارچوبی است که هیئت وزیران برای توسعه فعالیتهای دانشبنیان در صنعت بیمه مقرر کرده است.»
به گفته علی بنیادی نخستین نیاز امروز صنعت بیمه و بهتبع آن وضع آییننامه تاسیس شرکتهای فناور بیمه، داشتن تعریفی جامع و دقیق از اینشورتک است، موضوعی که با مشخصشدن چارچوب و تعریفی منسجم از آن، میتوان گامهای بعدی در توسعه فناوری و تعامل میان نهاد ناظر و کسبوکارهای نوپای فناورانه در صنعت بیمه را بهسهولت برداشت. «ما حتی در داشتن تعریفی جامع از یک شرکت فناورانه بیمه چالشهای بسیاری داشتیم. امروز ما با پدیده شرکتهای بیمه تمامدیجیتال روبهرو هستیم. از سوی دیگر کسبوکارهای نوپایی را داریم که خدماتی را به شرکتهای بیمه ارائه میدهند. تعریف ما از اینشورتکها باید بهحدی جامع و کامل باشد که تمامی طیفهای فعال در اکوسیستم بیمه را پوشش بدهد. به همین سبب بود که برای اولین بار از فعالان حوزه نوآوری و فناوری بیمه دعوت شد تا در نشستی مشترک با هیئت عامل بیمه مرکزی به بیان دیدگاهها و نظرات خود در باره اصلیترین موضوع آییننامه تاسیس شرکتهای بیمه یعنی رسیدن به تعریفی جامع از اینشورتکها حضور داشته باشند. اجماع در این زمینه میتوانست گام بزرگی در ادامه مسیر باشد.»
امروز مهمترین چالش اکوسیستم نوآوری و فناوری بیمه ایجاد بستری مناسب برای تعامل میان شرکتهای بیمه و کسبوکارهای نوپایی است که با استفاده از ابزارهای فناورانه درصدد تسهیل روند بیمهگری در تمامی لایههای زنجیره ارزش هستند. در این میان، موضوعی که بیش از هر امری در این سالها درتعامل میان این دو گروه چالشبرانگیز بوده بحث اعتماد پیکره اصلی صنعت بیمه به روند فعالیت کسبوکارهای نوپا و اطمینان از کارکردهای فناورانه آنهاست. این همان مسئلهای است که به گفته علی بنیادی نه فقط موضوع تصویب آییننامه فعالیت شرکتهای فناور بیمهای را بیش از هر زمانی پررنگ میکرد که حتی موضوع داشتن سندباکس بهعنوان فرصتی برای آزمون و محک شرکتهای فناوری را نیز به رخ میکشید.
«امروز مهمترین مسئلهای که نهاد ناظر در پس همه آییننامهها و اقدامات خود به آن توجه دارد نزدیککردن نگاه صنعت بیمه با زیستبوم فناوری کشور است. چالشی که امروز در نظر داریم با فراخوان فعالان هر دو حوزه طی آییننامههایی نظیر تاسیس شرکتهای بیمه یا حتی اصلاح آییننامه سرمایهگذاری شرکتهای بیمه به آن توجه داشته باشیم. این مهمترین وظیفهای است که بر دوش همه ارکان صنعت بیمه قرار دارد.»
اصلاح آییننامه سرمایهگذاری شرکتهای بیمه درراستای تسهیل مشارکت آنها درزمینه سرمایهگذاری در شرکتهای دانشبنیان و نوآور از مواردی است که به گفته علی بنیادی میتوان آن را بهعنوان یکی از گامهای بزرگ نهاد ناظر در حمایت از روند توسعه فناوری در صنعت بیمه تلقی کرد. آییننامهای که فرصتی حیاتی برای اکوسیستم نوآوری صنعت بیمه به شمار میرود. در این آییننامه برای اولین بار بازیگران مختلف اکوسیستم نوآوری مورد توجه قرار گرفتهاند و از این پس شرکتهای بیمه میتوانند بهصورت مستقیم روی استارتآپها یا شرکتهای فناور، سرمایهگذاری کنند.
برای توسعه باید قوانین گذشته اصلاح شوند
تغییر در نگرش. پیامی که به زعم علی بنیادی، اصلاح و تصویب آییننامههای سرمایهگذاری و تاسیس فعالیت شرکتهای فناور بیمهای به اکوسیستم بزرگ بیمه کشور فرستاد. مسئلهای که شاید حتی ماهیت آن بیش از تصویب آییننامهها اهمیت داشته باشد. معاون طرح و توسعه بیمه مرکزی درباره چرخش نگاه نهاد ناظر به رویکردهای فناورانه این طور توضیح میدهد: «در مدیریت تغییر، اولین گام تغییر در نگرش است. بعد از آن تغییر در دانش، سپس تغییر در رفتار فردی و پس از آن تغییر در رفتار جمعی را خواهیم داشت. با این اوصاف، اولین مرحله نمود تغییر در هر مجموعهای بروز تغییر در نگرشهای سازمانی است. رویکردی که امروز در نهاد ناظر بسیار به آن توجه داریم. امروز درهای تعامل از سوی نهاد ناظر در عرصه فعالیت شرکتهای دانشبنیان باز است ولی مهم این است که این ارتباط دوسویه باشد. همراهی شرکتهای فناور بیمهای و تمایل به تعامل در بستری سازنده میتواند چشمانداز روشنی در آینده برای توسعه فناوری در صنعت بیمه کشور ترسیم کند.»
البته علی بنیادی از لزوم یک تغییر اساسی دیگر نیز صحبت کرد. از نیاز به اصلاح و تغییر قوانینی که از دیرباز نگاشته شده و امروز میتوانند سد راهی برای ریلگذاری های آینده باشند. «در وضع آییننامههای جدید، مهمترین چالش، پیداکردن ردی از آن در قانون تاسیس بیمه مرکزی است. آیا در زمان نوشتن قانون تاسیس، خبری از اینشورتکها بود؟ آیا در زمان نگارش قانون تاسیس بیمه مرکزی درباره اوراق اتکایی صحبتی به میان آمده بود؟ قاعدتا خیر. به همین سبب، اگر بهدنبال ریلگذاری نهاد ناظر برای توسعه هستیم باید تن به تغییر بدهیم. قاعدتا هر تغییر ساختاری نیز دردناک است و پرچالش؛ ولی نتیجه آن چیزی نیست جز رونق و توسعه.»